صفحه ۲۱۳

دیگری در این مسأله هست که در میان آنها روایت صحیحه و موثقه نیز وجود دارد و فقهای ما امامیه بدون هیچ اختلافی به این مسأله فتوا داده اند، باید به ماخذ اقوال و آراء آنان مراجعه شود.

البته از برخی روایات ما چنین برمی آید که قصاص و کشتن بیش از یک نفر در برابر یک نفر جایز نیست، که از آن جمله است روایت "ابوالعباس" و غیر او از امام صادق (ع) که فرموده است:

"هرگاه چند نفر گرد آیند و یک نفر را بکشند، قاضی حکم می‎کند که اولیاء مقتول هر کدام از آنان را که بخواهند به عنوان قصاص بکشند، اولیاء مقتول حق ندارند بیش از یک نفر را قصاص کرده و بکشند؛ چرا که خداوند متعال فرموده است: "و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل" وسائل ‏30/19، باب 12 از ابواب قصاص نفس، حدیث 7؛ و آیه در سوره اسراء (17)33/ با توجه به اینکه در آیه شریفه بعد از بیان تشریع حق سلطنت و قصاص آمده است: "فلا یسرف فی القتل" ( پس نباید در قتل اسراف شود)، می‎توان گفت: "فاء" "فلا یسرف" فاء نتیجه است، یعنی نتیجه عملی تشریع قانون قصاص این است که: "قتل و آدمکشی مسرفانه و به ناحق" از بین می‎رود. چون که کلمه "اسراف" به معنای عمل ناحق و کار خارج از قاعده و چارچوب می‎باشد؛ لذا به نظر می‎رسد که شاید فقها در طرد و رد این روایت و توجیه آیه شریفه چنین مستمسکی را در نظر داشته اند. (مقرر) یعنی برای اولیاء کسانی که به ناحق و مظلومانه کشته می‎شوند، سلطه و حق قصاص قرار داده ایم، پس نباید در قتل اسراف شود.

لکن این روایت به مکروه بودن و یا صورت تقیه حمل شده است، و یا اینکه بر این معنی حمل شود که ظاهرا فقهای سنت می‎گویند: یعنی بیشتر از یک نفر را قصاص کنند بدون پرداخت مازاد دیه و خونبهای آنان.

در هر صورت فقها و یاران ما امامیه اجماع دارند که باید روایات دسته اول را مبنای فتوا قرار داده و این روایت را مطرود گذاشت، و یا اینکه به موارد یاد شده حمل و توجیه کرد. و نخستین معیار در ترجیح اخبار و روایات متعارض نیز تمسک به مشهور است.

چنانکه فتوای مشهور در میان فقهای اهل سنت نیز همین است، ولکن برخی از

ناوبری کتاب