صفحه ۲۰۷

ممکن است این گونه فرض کنیم که ولی هر یک از مقتولین ادعای این را داشته است که آن بازماندگان آنان را کشته اند، و بدین وسیله مسأله عنوان لوث پیدا کرده است، ولکن هیچ کدام از طرفین دعوا، یعنی اولیاء مقتولین و متهمین حاضر نشده اند که قسم یاد کنند تا مسأله از طریق لوث و قسامه خاتمه پیدا کند.

لکن بر این سخن صاحب کشف اللثام اشکال وارد است، و ما هیچ چاره ای نداریم جز اینکه بپذیریم این روایت [سکونی ] با قواعد پذیرفته فقهی مخالفت دارد..."الجواهر ج ‏91/42 (کتاب دیات) تا پایان سخن صاحب جواهر.

اینکه صاحب جواهر گفته است بر سخن صاحب کشف اللثام اشکال وارد است و اما اشکال آن را بیان نکرده، شاید آن اشکال این باشد که: پیدایش "لوث" و پذیرفته نشدن سوگند از جانب هیچ یک از کسان مربوطه مقتضی این نیست که پرداخت خونبها و دیه توسط عاقله و خویشاوندان لزوم و استقرار پیدا کند، بلکه پرداخت این خونبها و دیه بر آن مجروحین لازم می‎شود، به دلیل اینکه بعد از آنکه اولیاء مقتولین مدعی وقوع قتل توسط آنان (= مجروحین) شده و خود از انجام مراسم سوگند و قسامه خودداری ورزیدند، در این صورت باید مجروحین [که متهم به قتل هستند برای دفاع از خود و رفع اتهام ]سوگند بخورند و اگر از انجام مراسم سوگند و قسامه خودداری کردند باید دیه را بپردازند.

مگر اینکه گفته شود: با توجه به اینکه خون مسلمان در هیچ صورتی نباید به هدر برود و از طرف دیگر آن چهار نفر در اثر میگساری زیاد و بدمستی کردن به حدی رسیده بوده اند که عقلشان کاملا زایل شده بوده است و همچون اشخاص مجنون بوده اند، هرچند که به صورت موقت و نه دائم، لذا همان طوری که دینار به ودیعت گزارده شده در صورت تردید بین دو نفر صاحب ودیعت برای رعایت انصاف بین آن دو نفر به طور مساوی تقسیم می‎شود، و این تقسیم مورد قبول عقل و شرع هر دو می‎باشد، و روایتی از طریق سکونی از امام صادق (ع) بر آن گواه است،ر.ک . وسائل ج ‏171/13، باب 12 از کتاب صلح، حدیث 1

ناوبری کتاب