این روایت را شیخ صدوق نیز از سکونی نقل کرده است، و سند آن نیز اشکالی ندارد، چنانکه شیخ مفید نیز در کتابهای "مقنعه" و "ارشاد" مشابه آن را روایت کرده است.همان مدرک .
همچنین در مستدرک به نقل از کتاب جعفریات همانند آن را روایت کرده است.مستدرک الوسائل ج 268/3، باب 1 از ابواب موجبات ضمان از کتاب دیات، حدیث 1)
2- در "دعائم الاسلام" نیز از علی (ع) چنین روایت کرده است:
علی (ع) چنین قضاوت کرد که: خونبهای آن دو نفر مقتول برعهده هر چهار نفرشان باشد، و خونبهای زخمهای زنده ماندگان را نیز از آن کسر نمود.""عن علی (ع): انه قضی فی اربعة نفر شربوا الخمر فتباعجوا بالسکاکین، فأتی بهم فحبسهم، فمات منهم رجلان و بقی رجلان، فقال اهل المقتولین: اقدنا من هذین و لم یکن احد منهم اقرولم تقم علیهم بینة فقال علی (ع) فلعل الذین ماتا قتل واحد منهما صاحبه ؟ قالوا: لا ندری. فقضی بدیة المقتولین علی الاربعة، و اخذ جراحة الباقین من دیة المقتولین." (دعائم الاسلام ج 423/2، کتاب الدیات، فصل 5، حدیث 1475)