تعلیل عمومیت دارد و غیر مورد را نیز دربرمی گیرد. از این رو میتوان گفت: در همه مواردی که بازداشتن یک فرد از ارتکاب گناه منحصر به حبس و تقیید او باشد، این کار جایز است.
دسته بیست و دوم - چاقوکشان مست:
1- شیخ طوسی با سند ویژه خود از نوفلی، از سکونی، از امام صادق (ع) چنین گزارش کرده است:
خویشان آن دو فرد مقتول به امیرالمؤمنین (ع) گفتند: این دو نفر چاقوکش زنده مانده را به خاطر آن دو نفر مقتول قصاص کنید.
حضرت علی (ع) از اطرافیان خود پرسید: نظر شما در این باره چیست ؟ همه آنان گفتند: نظر ما این است که این دو نفر چاقوکش زنده مانده را به خاطر آن دو نفر مقتول قصاص کنید.
علی (ع) فرمود: شاید آن دو نفر مقتول [در حال مستی به یکدیگر چاقو زده ] و هر کدام از آنان در اثر ضربه چاقوی دیگری کشته شده است [و نه در اثر چاقوی این دو نفر زنده مانده ].
همه پاسخ دادند: نمی دانیم.
حضرت فرمود: خونبهای (دیه) آن دو نفر مقتول را از خویشاوندان همه چهار نفری [که بدمستی کرده و چاقوکشی نموده اند] میگیریم، و خونبهای زخمهای این دو نفر زنده مانده را از آن کسر نموده [و باقی را به خویشان مقتولین میدهیم ].""عن ابی عبدالله (ع) قال: کان قوم یشربون فیسکرون، فیتباعجون بسکاکین کانت معهم، فرفعوا الی امیرالمؤمنین (ع)، فسجنهم فمات منهم رجلان، فقال اهل المقتولین: یا امیرالمؤمنین، اقدهما بصاحبینا. فقال (ع) للقوم: ما ترون ؟ فقالوا: نری ان تقیدهما. فقال علی (ع) للقوم: فلعل ذینک الذین ماتا قتل کل واحد منهما صاحبه ؟ فقالوا: لاندری، فقال علی (ع): بل اجعل دیة المقتولین علی قبائل الاربعة، و آخذ دیة جراحة الباقین من دیة المقتولین." (وسائل ج 173/19، باب 1 از ابواب موجبات ضمان، حدیث 2)