صفحه ۱۹۲

کتاب سرقت) بیان کرده است، آنان در این مسأله اختلاف نظر دارند. شیخ چنین فرموده است:

"اگر کسی گوری را بشکافد و کفن مرده را از درون آن بیرون بیاورد، باید دست او را به عنوان دزد قطع کنند[از علمای اهل سنت نیز] ابن زبیر، عائشه، عمر بن عبدالعزیز، حسن بصری، ابراهیم نخعی همین فتوا را داده اند. چنانکه حماد بن ابی سلیمان، ربیعه، مالک، شافعی، عثمان بتی، ابویوسف، احمد [حنبل ] و اسحاق نیز همین سخن را گفته اند.

لکن [از علمای اهل سنت ] اوزاعی، ثوری، ابوحنیفه و محمد [بن حسن شیبانی ] گفته اند: دست گورشکاف را نباید برید، به دلیل اینکه گور محل حرز و قرق محسوب نمی شود؛ برای اینکه اگر چنین بود، در آن صورت می‎بایست برای دفن اشیاء گران قیمت و وثیقه های مردم نیز حرز قائل می‎شدند.

[آنگاه شیخ طوسی در اثبات دیدگاه خود می‎افزاید:] اما دلیل ما بر اثبات نظر خودمان آیه شریفه ای است که می‎فرماید:

"السارق و السارقة فاقطعوا ایدیهماسوره مائده (5)38/ یعنی دست مرد و زن دزدی کننده را ببرید." و شخص گورشکاف نیز دزد می‎باشد..."الخلاف ج 200/3

البته ممکن است بتوان روایات مربوط به عدم جواز قطع دست گورشکاف را به تقیه حمل کرد. و یا به موردی حمل کرد که کسی گوری را بشکافد ولی دزدی صورت نگرفته باشد، درست مانند آنجائی که کسی خانه ای را سوراخ کند و به آن راه یابد لکن دزدی نکند و چیزی را با خود نبرد. و نیز می‎توان این روایات را به آنجائی حمل کرد که مقدار مال دزدی شده کمتر از اندازه نصاب دزدی باشد، و یا اینکه به ربودن اشیاء دیگری بجز کفن که ممکن است همراه مرده وجود داشته باشد [مانند انگشتری و امثال آن ] دست زده باشد، بدیهی است که گور برای این قبیل اشیاء محل حرز محسوب نمی شود، فقط نسبت به کفن مرده است که از نظر عرف آنجا حرز به شمار می‎رود.

ناوبری کتاب