کتاب سرقت) بیان کرده است، آنان در این مسأله اختلاف نظر دارند. شیخ چنین فرموده است:
لکن [از علمای اهل سنت ] اوزاعی، ثوری، ابوحنیفه و محمد [بن حسن شیبانی ] گفته اند: دست گورشکاف را نباید برید، به دلیل اینکه گور محل حرز و قرق محسوب نمی شود؛ برای اینکه اگر چنین بود، در آن صورت میبایست برای دفن اشیاء گران قیمت و وثیقه های مردم نیز حرز قائل میشدند.
[آنگاه شیخ طوسی در اثبات دیدگاه خود میافزاید:] اما دلیل ما بر اثبات نظر خودمان آیه شریفه ای است که میفرماید:
البته ممکن است بتوان روایات مربوط به عدم جواز قطع دست گورشکاف را به تقیه حمل کرد. و یا به موردی حمل کرد که کسی گوری را بشکافد ولی دزدی صورت نگرفته باشد، درست مانند آنجائی که کسی خانه ای را سوراخ کند و به آن راه یابد لکن دزدی نکند و چیزی را با خود نبرد. و نیز میتوان این روایات را به آنجائی حمل کرد که مقدار مال دزدی شده کمتر از اندازه نصاب دزدی باشد، و یا اینکه به ربودن اشیاء دیگری بجز کفن که ممکن است همراه مرده وجود داشته باشد [مانند انگشتری و امثال آن ] دست زده باشد، بدیهی است که گور برای این قبیل اشیاء محل حرز محسوب نمی شود، فقط نسبت به کفن مرده است که از نظر عرف آنجا حرز به شمار میرود.