صفحه ۱۸۹

عربی "طر الشئ: قطعه، طر الثوب: شقه" گرفته شده است، و معنای آن یعنی کسی که شئ را قطعه قطعه کند و لباس را پاره نماید، [این معنای لغوی آن است، لکن مقصود از آن در این احادیث جیب بر می‎باشد].

کلمه "دعارة" و "داعر" را نیز که در متن عربی روایت فوق آمده، پیشتر با ذکر احتمالات موجود در آن ذکر کردیم.

اما اینکه دست شخص رباینده و کف زن را نمی برند، بسیار روشن است؛ به دلیل اینکه در بریدن دست دزد شرط است که او مال را از یک محل "حرز" و محفوظ و مسدود [مانند داخل منزل و یا داخل حیاطی که در و دیوار داشته باشد و...] به طور پنهانی دزدیده باشد. این مسأله ای است که روایات فراوانی از طریق شیعه و سنی بر آن دلالت دارند. در این زمینه می‎توان به کتابهای وسائل الشیعه ر.ک . وسائل الشیعه ج ‏502/18_504، باب 12 از ابواب حد سرقت. و سنن بیهقی ر. ک . سنن بیهقی ج ‏279/8، کتاب السرقة، باب لا قطع علی المختلس... مراجعه نمود.

اما راجع به جیب بر (طرار) و گورشکاف ( نباش) باید گفت: روایات مختلف است، برخی از آن روایات به لزوم قطع دست آن دو دسته و برخی دیگر بر عدم قطع دست دلالت دارند. در این زمینه نیز می‎توان به همان دو منبع یاد شده پیشین مراجعه کرد.ر.ک . وسائل، ج ‏504/18 505 و 510 514، بابهای 13و19 از ابواب حد سرقت. و نیز ر.ک . سنن بیهقی ج ‏269/8، کتاب السرقة، باب الطرار و باب النباش...

محقق حلی نیز در کتاب "شرایع" فرموده است:

"اگر کسی از جیب کسی دیگر و یا از آستین لباس او چیزی را دزدید، نباید دست او را قطع کنند، مشروط بر اینکه از جیب رویی و آستین رویی لباسش باشد. اما اگر از جیب و آستین داخل لباس بدزدد، باید دستش قطع شود."الشرایع ج 175/4

ناوبری کتاب