صفحه ۱۸۲

دارای قفل بودند، و نگهبانانی وجود داشتند که به هنگام فرارسیدن وقت نماز آن زنجیرها را از یک طرف بازمی کردند."فی مسند زید، عن أبیه، عن جده، عن علی (ع): "انه کان یحبس فی النفقة و فی الدین، و فی القصاص، و فی الحدود، و فی جمیع الحقوق. و کان یقید الدعار بقیود لها أقفال و یوکل بهم من یحلها لهم فی أوقات الصلاة من احد الجانبین." (مسند زید265/، کتاب الشهادات، باب القضاء)

کلمه "دعار" در متن عربی حدیث با ضمه دال، و عین بدون نقطه جمع "داعر" به معنای شخص خبیث و فاسد می‎باشد؛ و با ذال یعنی دال نقطه دار به معنای شخص خبیث و معیوب آمده است، چنانکه با غین ( عین نقطه دار) به معنای شخص مهاجم و یورش آورنده می‎باشد.

2- صاحب وسائل از قرب الاسناد با سند ویژه خود از جعفر(ع) از پدرش روایت کرده است که:

"آنگاه که ابن ملجم علی ابن ابی طالب (ع) را به قصد کشتن مجروح کرد آن حضرت فرمود: این اسیر را زندانی کنید، و برای او خوراک برسانید و با او نیک رفتاری کنید، اگر من زنده ماندم خودم می‎دانم با او چگونه رفتار کنم، یا او را قصاص می‎کنم و یا می‎بخشم و یا اینکه با او به گونه ای مصالحه می‎کنم. ولکن اگر زنده نماندم، این حقوق از آن شماست [یعنی ورثه آن حضرت ]، اما اگر رأی شما بر کشتن او تعلق گرفت، او را مثله نکنید."فی الوسائل عن قرب الاسناد بسنده عن جعفر، عن أبیه: "أن علی بن أبیطالب (ع) لما قتله ابن ملجم قال: احبسوا هذا الاسیر و أطعموه و أحسنوا اساره، فان عشت فاءنا أولی بما صنع بی: ان شئت استقدت، و ان شئت عفوت، و ان شئت صالحت. و ان مت فذلک الیکم، فان بدا لکم أن تقتلوه فلا تمثلوا به." (وسائل ج ‏96/19، باب 62 از ابواب قصاص نفس، حدیث 4)

همانند حدیث یاد شده را بیهقی نیز با سند ویژه خود از جعفر بن محمد(ع) از پدرش نقل کرده است.سنن بیهقی ج ‏183/8، کتاب قتال اهل البغی، باب الرجل یقتل واحدا من المسلمین...

3- در روایت مرفوعه [یعنی محذوف السند] ابی مریم چنین آمده است:

"نجاشی شاعر را که در ماه مبارک رمضان میگساری کرده بود نزد علی (ع) آوردند،

ناوبری کتاب