معاویه به گوش علی (ع) رسید چنین فرمود:
"به مصقله چه شده است ؟! خدا او را دچار مصیبت و اندوه گرداند! او به گونه سروران و صاحب اختیاران عمل کرد ولکن همسان بردگان فرار نمود، همانند گناه پیشگان خیانت ورزید! اگر او در جای خود میماند و فرار نمی کرد [ما به گونه عادلانه و منطقی با او سخن گفته و پرس وجو میکردیم ] اگر از پاسخ دادن ناتوان میماند، حداکثر کاری که با او انجام میدادیم این بود که [به طور موقت ] زندانی اش میکردیم [تا درباره دارائی اش تحقیق کنیم ] اگر چیزی از او به دست میآمد ضبط میکردیم، و اگر از او مالی به دست نمی آوردیم او را به حال خود وامی گذاشتیم. [حضرت این سخنان را فرمود] و سپس به سوی منزل او [در کوفه ؟] حرکت کرده و آن را ویران ساخت."فی المستدرک، عن کتاب الغارات فی قصة مصقلة بن هبیرة الشیبانی بعد ما اشتری أساری بنی ناجیة و أعتقهم و لم یدفع بعض أثمانهم ثم فر و لحق بمعاویة قال: فبلغ ذلک علیا(ع) فقال: "ما له ؟ ترحه الله، فعل فعل السید و فر فرار العبد و خان خیانة الفاجر. أما انه لو أقام فعجر. مازدنا علی حبسه، فان وجدنا له شیئا اخذناه، و ان لم نقدر له علی مال ترکناه، ثم سار الی داره فهدمها." (مستدرک الوسائل ج 207/3، باب 24 از ابواب کیفیة الحکم، حدیث 6؛ الغارات ج 365/1_366) حضرت استاد دامت برکاته در حین تدریس این حدیث را شماره 10 از این مجموعه احادیث قرار دادند، و در ذیل شماره 9 حدیث ذیل را از مسند زید بن علی (ع) نقل کردند که از کتاب حذف شده است و بدین وسیله استدراک میشود: و فی مسند زید کتاب الشهادات 365/: عن أبیه، عن جده، عن علی (ع) قال: "أنه (ع) کان یبیع متاع المفلس اذا التوی فی غرمائه، و اذا أبی أن یقضی دیونه." یعنی زید شهید از پدرش امام زین العابدین (ع)، از جدش امام حسین (ع) روایت کرده است: "شیوه علی (ع) بر این بود که کالاهای شخص مفلس (ورشکسته) را هرگاه که از پرداخت بدهی های طلبکاران خود امتناع میکرد میفروخت." (از افاضات معظم له در جلسه 250 درس فقه)