صفحه ۱۶۶

معاویه به گوش علی (ع) رسید چنین فرمود:

"به مصقله چه شده است ؟! خدا او را دچار مصیبت و اندوه گرداند! او به گونه سروران و صاحب اختیاران عمل کرد ولکن همسان بردگان فرار نمود، همانند گناه پیشگان خیانت ورزید! اگر او در جای خود می‎ماند و فرار نمی کرد [ما به گونه عادلانه و منطقی با او سخن گفته و پرس وجو می‎کردیم ] اگر از پاسخ دادن ناتوان می‎ماند، حداکثر کاری که با او انجام می‎دادیم این بود که [به طور موقت ] زندانی اش می‎کردیم [تا درباره دارائی اش تحقیق کنیم ] اگر چیزی از او به دست می‎آمد ضبط می‎کردیم، و اگر از او مالی به دست نمی آوردیم او را به حال خود وامی گذاشتیم. [حضرت این سخنان را فرمود] و سپس به سوی منزل او [در کوفه ؟] حرکت کرده و آن را ویران ساخت."فی المستدرک، عن کتاب الغارات فی قصة مصقلة بن هبیرة الشیبانی بعد ما اشتری أساری بنی ناجیة و أعتقهم و لم یدفع بعض أثمانهم ثم فر و لحق بمعاویة قال: فبلغ ذلک علیا(ع) فقال: "ما له ؟ ترحه الله، فعل فعل السید و فر فرار العبد و خان خیانة الفاجر. أما انه لو أقام فعجر. مازدنا علی حبسه، فان وجدنا له شیئا اخذناه، و ان لم نقدر له علی مال ترکناه، ثم سار الی داره فهدمها." (مستدرک الوسائل ج ‏207/3، باب 24 از ابواب کیفیة الحکم، حدیث 6؛ الغارات ج ‏365/1_366) حضرت استاد دامت برکاته در حین تدریس این حدیث را شماره 10 از این مجموعه احادیث قرار دادند، و در ذیل شماره 9 حدیث ذیل را از مسند زید بن علی (ع) نقل کردند که از کتاب حذف شده است و بدین وسیله استدراک می‎شود: و فی مسند زید کتاب الشهادات 365/: عن أبیه، عن جده، عن علی (ع) قال: "أنه (ع) کان یبیع متاع المفلس اذا التوی فی غرمائه، و اذا أبی أن یقضی دیونه." یعنی زید شهید از پدرش امام زین العابدین (ع)، از جدش امام حسین (ع) روایت کرده است: "شیوه علی (ع) بر این بود که کالاهای شخص مفلس (ورشکسته) را هرگاه که از پرداخت بدهی های طلبکاران خود امتناع می‎کرد می‎فروخت." (از افاضات معظم له در جلسه 250 درس فقه)

ناوبری کتاب