صفحه ۱۶۵

9- در "مستدرک" از کتاب "الغارات" ضمن داستان مربوط به شخصی به نام مصقلة بن هبیره شیبانی که [ در محل مأموریت خود از جانب علی (ع) به برخی کارهای خارج از نظم و قانون اقدام نموده است و] بعد از آنکه اسیران جنگی بنی ناجیه را خریداری کرده و آزادشان ساخته بود، بهای موردنظر برخی از آنان را نیز نپرداخته بود [که با اعتراض علی (ع) دست از کار کشیده ] و پنهانی فرار نموده و در شام به دستگاه معاویه پیوست،مصقلة بن هبیره والی "اردشیر خره" و نماینده امیرالمؤمنین (ع) در آن منطقه بوده، که به خاطر برخی از کارهای شاذ خود از طرف آن حضرت مورد سئوال قرار گرفت، و او به جای اینکه مردانه به سئوالات آن حضرت پاسخ بدهد و در صورت اشتباه طلب عفو کند، فرار کرده و به معاویه پیوست، و روایت متن که مفصل می‎باشد و فقط قسمت مورد نیاز از آن که دلالت بر مسأله "زندان مفلس" دارد نقل گردید، در این رابطه می‎باشد. (از افاضات معظم له در جلسه 250 درس فقه). توضیحی درباره "اردشیر خره": طبق مدارک و متون جغرافیائی قدیم این اصطلاح نام یک منطقه بسیار وسیعی است که بنا به معرفی برخی از جغرافیدانان مسلمان قدیم شامل همه مناطق فارس، قسمت های عمده ای از جنوب ایران، خوزستان، و قسمت های مرکزی ایران تا منطقه نائین می‎گردیده. و در عین حال نام شهری بزرگ در منطقه فارس بوده که اهمیت آن از شیراز نیز بیشتر بوده است. و والی آن شهر همه مناطق یاد شده بوده است. یاقوت حموی جغرافیدان مسلمان قرن 6_7 هجرت در معرفی آن سخن بلندی دارد که فشرده آن را نقل می‎کنیم: "اردشیر خره با فتحه الف، سکون راء، فتحه دال، کسره شین، سکون یاء و راء بعد از آن، ضمه خاء (نقطه دار) و فتحه راء بعد از آن و نیز تشدید این راء و هاء ساکن بعد از آن: یک نام مرکب می‎باشد به معنای ارزنده و شایسته اردشیر؛ و اردشیر نام پادشاهی بزرگ بوده است، از بهترین شهرها و نواحی فارس می‎باشد. فارس بجز آن نیز شهرهائی مانند شیراز، خبر، میمند، صیمکان، برجان، خوار، سیراف، کام فیروز وقتی که خبر فرار کردن و پیوستن او به دستگاه

ناوبری کتاب