صفحه ۱۵۹

جان و زندگی آنان مربوط می‎شود[= حبس پزشک جاهل ]، سومی نیز به اموال آنان مربوط می‎شود.

بنابراین هر کس که کار و شغل او به یکی از این سه رکن اساسی زندگی فرزندان بشر مربوط شود، و او اهلیت این کار را نداشته باشد، بر امام مسلمین واجب است که او را زندانی کند و از ادامه آن شغل بازدارد.

پر واضح است که در این صورت زندان در مرتبه متأخر قرار می‎گیرد، یعنی ابتدا او را پند و نصیحت داده و موعظه یا تهدید می‎کنند، اگر این کارها اثر نبخشید او را به زندان می‎افکنند. در این صورت زندان او نیز از نوع "زندان تعزیری" محسوب می‎شود.

و اگر زندان در ادب کردن او مؤثر نمی باشد، باید نوع زندان او را بدین گونه مشخص کنیم که بگوئیم: او را برای دفع شر و زیانش از جامعه و مردم زندانی کرده ایم که در این صورت زندان او نه جنبه تعزیری دارد و نه جنبه حدی [بلکه صرفا برای تأمین مصالح عمومی جامعه زندانی شده است ].

دسته پنجم، ششم و هفتم - غصب کننده مال دیگران، خورنده به ناحق مال یتیم،

خائن در امانت:

1- شیخ طوسی با سند صحیح از زراره از امام محمدباقر(ع) روایت کرده است که آن حضرت فرمود:

"علی (ع) در مورد دین و بدهی جز سه دسته را زندانی نمی کرد: غصب کننده مال دیگران، کسی که مال یتیمی را به ناحق بخورد، و کسی که به او امانت سپرده باشند و او آن را ببرد و در آن خیانت کند؛ علی (ع) اگر برای این سه دسته مالی می‎یافت آن را می‎فروخت، اعم از این که خود او حاضر بود یا غایب."روی الشیخ بسند صحیح عن زرارة، عن ابی جعفر(ع) قال: "کان علی (ع) لا یحبس فی الدین الا ثلاثة : الغاصب، و من اکل مال الیتیم ظلما، و من اؤتمن علی امانة فذهب بها، و ان وجد له شیئا باعه، غائبا کان او شاهدا. (وسائل الشیعه ج ‏181/18، باب 11 از ابواب کیفیة الحکم، حدیث 2) من در جای دیگر از کتاب وسائل دیدم این حدیث را به این صورت نقل کرده بود: "کان علی (ع) یقول..." یعنی واژه "یقول" را اضافه داشت که در آن صورت از "سخنان علی (ع)" محسوب می‎شود و به اینصورتی که در اینجا نقل کردیم "شیوه عمل" شخص آن حضرت محسوب می‎شود. من به تهذیب و استبصار نگاه کردم کلمه "یقول" را نداشتند لذا ما همان صورت را در اینجا آوردیم. (زا افاضات معظم له در جلسه 250 درس فقه).

ناوبری کتاب