در هر صورت اینجا نیز مانند دیگر موارد "تزاحم" است، که مهم ترین را اخذ میکنند. ولکن بعد از این همه بحث و بررسی باید گفت:
دستگیر و زندانی کردن افراد مسلمان در غیر مورد قتل، به صرف اتهام و احتمال بزهکاری، خالی از اشکال نمی باشد. برای اینکه شرع مقدس به حرمت مسلمانان و آبروی آنان ارزش و اهمیت بسیار قائل است. مگر اینکه یک موردی پیدا شود که از نظر اهمیت در حد قتل باشد.
در هر حال این نوع زندان نه از سنخ تعزیرات است و نه از سنخ حدود. ما در بحث نهم از فصل تعزیرات این مسأله را به گونه مفصل بحث کرده ایم و در آنجا سخنان محقق حلی در کتاب شرایع و نیز سخن صاحب جواهر را درباره این مسأله نقل نموده ایم، طالبین میتوانند به کتاب قصاص جواهر نیز مراجعه کنند.ر.ک . جواهر الکلام ج 277/42 (و نیز چاپ دیگر جواهر با تصحیح دیگر صفحه 260/42)
دسته دوم، سوم و چهارم - علمای فاسق، پزشکان بیسواد، دلالهای کلاهبردار:
از جمله کسانی که به لزوم زندانی شدن آنان در روایات ما تصریح شده سه صنف یاد شده هستند که حکم مربوط به همه آنان در یک روایت آمده است:
1- صاحب وسائل از کتابهای من لایحضره الفقیه، تهذیب، از احمدبن ابی عبدالله برقی،منظور از "ابی عبدالله برقی" همان "محمد بن خالد برقی" است که از طبقه شش یا هفت راویان بوده است. هرچند که مرحوم آیة الله بروجردی او و پسرش احمد، هر دو را در طبقه هفتم میدانست، یعنی معاصر امام جواد(ع)؛ و معتقد بود اینان تفاوتی در طبقه روایتی با همدیگر ندارند. در هر صورت روایت مرسله است، چون چه او از طبقه ششم و یا هفتم باشد، با علی (ع) فاصله زیاد دارد و روایت مرسله میباشد، لکن با این حال در اینجا به روایت مرسله او شاید بتوان عمل کرد، چون سیره عقلا و عقل نیز آن را تأیید میکنند، چون وجود این اصناف مضر بر حال جامعه است لذا باید محدود و زندانی شوند. (از افاضات معظم له در جلسه 249 درس فقه) از پدرش، از علی (ع) چنین روایت کرده است: