صفحه ۱۵۲

در مستدرک الوسائل نیز این روایت را از دعائم نقل کرده است.مستدرک الوسائل، ج ‏262/3، باب 10 از ابواب دعوی قتل، حدیث 1

10- در کتاب "المصنف" عبدالرزاق با سند ویژه او چنین گزارش شده است:

"دو مرد از طایفه بنی غفار آمده و در کنار آب موسوم به ضجنان - که از جمله آبهای مدینه بوده است - اتراق کردند، و این در حالی بود که گروهی از طایفه غطفان نیز در آنجا بودند و شترها و چارپایان شان را نیز به همراه داشتند. سپیده دم دیدند دو رأس از شترها مفقود شده است. غطفانیان آن دو مرد غفاری را متهم کرده و به پیامبراسلام (ص) شکایت کردند، رسول خدا(ص) یکی از آن دو مرد غفاری را زندانی کرده و به دیگری فرمود: برو بگرد و شترها را پیدا کن بیاور! چندان به طول نینجامید که آن مرد به همراه آن دو شتر بازگشت. و..."فی المصنف لعبدالرزاق بسنده، قال: "أقبل رجلان من بنی غفار حتی نزلا منزلا بضجنان من میاه المدینة و عندها ناس من غطفان، عندهم ظهر لهم، فأصبح الغطفانیون قد أضلوا قرینتین من ابلهم، فاتهموا الغفاریین، فأقبلوا بهما الی النبی (ص) و ذکروا له امرهم، فحبس أحد الغفاریین و قال للاخر: اذهب فالتمس فلم یکن الا یسیرا حتی جاء بهما..." (المصنف ج ‏216/10، باب التهمة، حدیث 18892)

ظاهر این روایت نیز این است که به مورد اتهام تعلق دارد، اتهام نیز جنبه مالی دارد؛ لذا با روایت دعائم الاسلام که اندکی پیش نقل کردیم، تعارض دارند. مگر اینکه [برای رفع تعارض و جمع میان دو روایت ] کسی بگوید: در این مورد بخصوص رسول خدا(ص) نسبت به حقیقت قضیه علم داشته و یا برایش علم حاصل شده است، بنابراین حبس مرد غفاری به صرف اتهام نبوده است.

11- در کتاب "الغارات" از امیرالمؤمنین (ع) گزارش شده که آن حضرت فرمود:

"من کسی را به صرف اتهام دستگیر نمی کنم، و بر پایه ظن و گمان کسی را به کیفر نمی رسانم، و جز با کسی که در برابر من به مخالفت عملی و ناصبی گری دست زده و اظهار دشمنی کند، جنگ نمی کنم و..."فی کتاب الغارات عن امیرالمؤمنین (ع) أنه قال: "انی لا آخذ علی التهمة، و لا أعاقب علی الظن، و لا أقاتل الا من خالفنی و ناصبنی و أظهر لی العداوة ..." (الغارات ج ‏371/1)

ناوبری کتاب