صفحه ۱۳۶

با توجه به اینکه سند صدوق به "عبدالله بن سنان" صحیح می‎باشد، این حدیث از احادیث صحیحه به شمار می‎رود.

شیخ طوسی نیز همانند این حدیث را با سند ویژه خود از عبدالرحمن بن سیابه از امام صادق (ع) روایت کرده است.وسائل ج ‏36/5 باب 21 از ابواب صلاة الجمعه، حدیث 1.

سند شیخ طوسی به "عبدالرحمن بن سیابه" نیز صحیح می‎باشد و ظاهر این است ابن سیابه فرد شناخته شده و مورد اعتماد است، هرچند که صاحب کتاب "مدارک" او را از ناشناختگان و افراد مجهول به شمار آورده است."ابن سیابه" در کتابهای رجالی گاهی به عنوان "عبدالرحمن سیابه کوفی" مطرح شده و گاهی هم به عنوان "عبدالرحمن حماد سیابه کوفی" و بعضا نیز فقط به عنوان "عبدالرحمن بن حماد". او برادر "عبدالله بن حماد سیابه" است. شیخ طوسی در فهرست خود درباره این عبدالرحمن بن حماد چنین گفته است: "عبدالرحمن بن حماد دارای کتابی است که ما آن را با سند نخستین خود از احمد بن ابی عبدالله از پدرش از او روایت کرده ایم." (الفهرست 109/، چاپ منشورات الرضی قم) قهپائی نیز در مجمع الرجال خود می‎نویسد: "عبدالرحمن بن سیابه کوفی بجلی بزاز، از موالی می‎باشد و من از او روایت می‎کنم." (مجمع الرجال ج ‏80/4، چاپ قم اسماعیلیان) سپس قهپائی می‎افزاید: "پیشتر نیز به نقل از فهرست او را ذیل عبدالرحمن بن سیابه آوردیم، و نیز در ذیل نام برادر او عبدالله بن سیابه همه نسب او را آورده ایم." (همان مدرک 180/) او در ذیل "عبدالله" نیز چنین آورده است: "عبدالله بن حماد سیابه از موالی می‎باشد. او برادر عبدالرحمن بن سیابه است." (مجمع الرجال ج ‏280/3) علامه مامقانی نیز درباره او چنین فرموده است: "درباره عبدالله بن حماد کوفی به سخنی غیر از کلام شیخ طوسی در فهرست برنخوردم که فرموده است: عبدالرحمن بن حماد دارای کتابی است که ما آن را با سند خود روایت کرده ایم." منظور شیخ طوسی از "سند نخستین" گروهی مانند ابوالفضل از ابن بطه از احمد بن ابی عبدالله است، و ظاهر کلام او گواه بر امامی بودن عبدالرحمن است، الااینکه او مجهول است. البته از سخن سید بن طاووس در برخی از اسانید استفاده می‎شود که او قابل اعتماد بوده است. در جامع الرواة آورده است که افراد ذیل از او حدیث روایت می‎کرده اند: "احمد بن محمد بن خالد، محمد بن ابی الصهبان، ابوالقاسم، ابن ابی عمیر، موسی بن حسن، ابراهیم بن هاشم، اسحاق و....، پس روشن می‎شود که اعتماد این بزرگان به ویژه ابن ابی عمیر بر او مؤید سخن سید بن طاووس درباره اش می‎باشد." (تنقیح المقال ج ‏143/3) از مجموع آنچه ذکر کردیم معلوم می‎شود که او برای بزرگان شیعه شناخته شده و مورد اعتماد بوده است؛ و لذا نمی توان گفت "مجهول" است. و چه بسا میان او و شخص دیگری به نام "عبدالرحمن بن ابی حماد ابی القاسم کوفی صیرفی" اشتباه شده است، این دومی از ضعفا و مجهولین می‎باشد. ر.ک . کتاب الرجال داود حلی 256/، چاپ قم منشورات رضی. (مقرر)

ناوبری کتاب