هرگاه یکی از زندانیان بمیرد و خویشاوندی نداشته باشد که او را کفن و دفن نماید، باید از هزینه بیت المال او را غسل و کفن کرده و دفن کنند. از طریق افراد مورد اعتماد به من گزارش رسیده است که چه بسا یک فرد غریب و بی خویشاوند میمیرد، یک و یا دو روز جنازه او در همانجا میماند تا از والی دستور دفن او را بگیرند، و تا دیگر زندانیان با صدقاتی که در میان خود جمع میکنند هزینه حمل او به گورستان را تهیه نمایند، و توسط یک حمال اجیر شده به گورستان حمل کرده و بدون غسل و کفن و نماز او را دفن کنند! این چه ننگ و مصیبت بزرگی برای اسلام و مسلمانان میباشد! اگر تو دستور بدهی که درباره بزهکاران حدود و کیفرهای شرعی اجرا شود، البته که از شمار زندانیان کاسته خواهد شد، و افراد فاسق و بی بندوبار نیز دچار وحشت شده و مرتکب گناه نخواهند شد. افزونی شمار زندانیان به دلیل عدم توجه به امر آنان میباشد، فقط افراد را زندانی میکنند اما درباره آنان هیچ دقت نمی کنند.
به والیان و کارگزاران عالیرتبه خود دستور بده هر روز در امر زندانیان تأمل و دقت و رسیدگی کنند. افراد مستحق تأدیب و تعزیر را با [تازیانه ] تعزیر کرده و آزاد نمایند، و اگر دیدند کسی بدون دلیل متهم شده او را نیز تبرئه و آزاد کنند. و به آنان برسان که در تأدیب خطا کاران زیاده روی نکنند و از مقدار قابل تحمل و حلال شرعی تجاوز ننمایند؛ چرا که به من گزارش رسیده که آنان گاهی یک مرد متهم و یا بزهکار را سیصد، دویست و یا کمتر و بیشتر تازیانه میزنند! و این چیزی است که نه حلال است و نه قابل تحمل. برای اینکه از نظر شرع پشت [و تن ] مؤمن قرق میباشد و او را نمی توان کتک زد، مگر آنجائی که به واسطه ارتکاب کار ناشایست یا قذف (تهمت زدن به افراد پاکدامن) یا به خاطر میگساری و بدمستی [که اینها شرعا حد نام دارد، و دارای مقدار معین نیز میباشد] و نیز در برخی موارد میتوان تأدیب و تعزیر کرد، و این در جائی است که حد شرعی معین وجود نداشته باشد.