ظاهر این است که میتوان به اطلاق عبارت این دو روایت صحیحه استناد کرد، و احتمال اینکه خصوص مورد سرقت ویژگی بخصوصی داشته باشداحتمال وجود خصوصیت "سارقین محکوم به ابد" کاملا منتفی نیست. به دلیل این که اکثر اخبار مربوط به لزوم تأمین نفقه زندانی مربوط به سارق مکرر سرقت تا نوبت سوم میباشد؛ و لذا "سارقین محکوم به ابد" شاید از این نظر که دست و پایشان قطع شده و قادر به انجام کار نمی باشند، از طرف شارع مورد استثناء قرار گرفته باشند، و یا اینکه مسکین و فقیر محسوب شده باشند. (مقرر) [یعنی فقط مخارج سارقین را بدهند و نه دیگر زندانیان را] ضعیف است. چنانکه احتمال خصوصیت داشتن موارد مربوط به زندان ابد نیز ضعیف میباشد، هرچند که مورد این دو حدیث همان زندان ابد میباشد و برخی روایات دیگر نیز بر آن دلالت دارند. مگر اینکه گفته شود: اغلب کسانی که محکوم به زندان ابد میشوند غیرمتمکن و تهیدست میباشند، [به دلیل اینکه اگر ذخیره ای هم داشته باشند به خاطر طول مدت زندان، دچار فقر و ناداری میگردند]، از این رو حکم زندانیان توانمند و متمکن از این دو حدیث استفاده نمی شود.نکته درباره این قبیل اخبار که معمولا واژه "مرد" در آنها مطرح شده، این است که این اخبار در مصداق شامل زن و مرد هر دو میباشند و اختصاص به مردها ندارند، یعنی این طور نیست که اگر زن دزدی کرد این حدود درباره اش جاری نشود، و یا تفاوت داشته باشد. مثال این همان روایات مربوط به شکیات است که راوی از امام سئوالی میکند: "رجل شک فی الثلاث و الاربع ؟" یعنی مردی در نماز بین سه و چهار شک کرده است چکار کند؟ امام پاسخ میدهد: "یبنی علی الاربع" بنا را بر چهار بگذارد. معنی این روایت این نیست که این حکم مخصوص به مردها باشد و اگر زنی در نماز شک کرد جور دیگری عمل کند. محل بحث ما نیز از این قبیل است. (از افاضات معظم اله در جلسه 245 درس فقه)
6- موثقه سماعه، سماعه میگوید: