ظاهر این روایت بر این دلالت دارد که این حکم، یعنی تأمین مخارج زندانی محکوم به ابد از بیت المال، یک حکم کلی و فراگیر است و همه زندانیان ابدی را دربرمی گیرد. چنانکه بیان آن با استفاده از قالب ماضی استمراری دلالت بر تکرار و استمرار این شیوه توسط حضرت علی (ع) دارد.
3- کلینی از گروهی از اصحاب، از احمد بن محمد، از حسین بن سعید، از نضر بن سوید، از قاسم، از امام صادق (ع) نقل کرده که قاسم گفت:
"از آن حضرت درباره دزد سئوال کردم که آیا با او چگونه باید رفتار کرد؟ آن حضرت فرمود: از پدرم شنیدم که گفت: در زمان علی (ع) مردی را به نزد آن بزرگوار آوردند که دزدی کرده بود، آن حضرت دست [راست ] او را قطع کرد. پس از مدتی برای بار دوم دزدی کرده بود که باز به نزد آن حضرت آوردند، این دفعه پای او را به گونه عکس دستش قطع کرد. [یعنی پای چپ او را قطع کرد]. پس از مدتی باز دزدی کرده بود که برای سومین بار او را به حضور آن بزرگوار آوردند، که در این دفعه او را به زندان ابد محکوم کرده و خرجی اش را نیز از بیت المال مسلمین قرار داد و فرمود: رسول خدا(ص) چنین عمل میکرد، و من نیز با او مخالفت نمی کنم."روی الکلینی عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن النضر بن سوید، عن القاسم، عن أبی عبدالله (ع) قال: سألته عن رجل سرق، فقال: سمعت أبی یقول: اتی علی (ع) فی زمانه برجل قد سرق فقطع یده، ثم اتی به ثانیة فقطع رجله من خلاف، ثم اتی به ثالثة فخلده فی السجن و أنفق علیه من بیت مال المسلمین و قال: هکذا صنع رسول الله (ص) لا أخالفه. (وسائل ج 493/18، باب 5 از ابواب حد سرقت، حدیث 3) در این حدیث جمله: "رسول خدا چنین میکرد و من نیز با او مخالفت نمی کنم" تعریض و ردی است بر رأی سران و علمای اهل سنت در این مسأله، چون طبق روایاتی عمل میکردند که: در مرتبه اول دزدی دست راست او، در مرتبه دوم دست چپ او، در مرتبه سوم پای راست و در مرتبه چهارم پای چپ او را قطع کرده و در مرتبه پنجم او را محکوم به زندان ابد میکردند. امیرالمؤمنین (ع) میخواهد بفرماید این شیوه خلاف شیوه رسول خدا(ص) میباشد؛ لذا من نیز به آن عمل نمی کنم. البته روایت شده است که عمر بعدها در مسأله مربوط به حد دزدی به نظر علی (ع) عمل میکرد. (از افاضات معظم له در جلسه 244 درس فقه)