واژه "تباعجوا" در متن عربی و اصلی حدیث از "بعج" است. و "بعج البطن" یعنی شکم او را پاره کرد.
ناگفته نماند که فرق میان قسم اول و دوم برای ما معلوم نگردید، بهتر این بود که آن دو را یک قسم قرار بدهند. چنانکه برخی از زندانیان صرفا برای حقی که صددرصد از حقوق الله است زندانی میشوند، مانند زن مرتد، آیا این نوع موارد را باید از مصادیق قسم سوم قرار بدهیم و یا خود آن به طور مستقل یک قسم جداگانه میباشد؟
همچنین در زمان ما نوع دیگری از زندان رایج میباشد که زندان سیاسی نام دارد که موجب آن برخی از عقاید، اعمال و افکار سیاسی است، و در این تقسیم بندی مربوط به زندان گنجانده نشده است. مگر اینکه کسی بگوید: این نوع زندان از مصادیق حبسی است که موجب آن تضییع حقوق عمومی و اجتماعی است. و یا اینکه گفته شود که: زندانی کردن انسانها به استناد این چنین جرمی یک بدعت میباشد و مخالف آزادیهای مردم در بیان دیدگاههای سیاسی است، که این آزادیها مادامی که منجر به قتل، غارت و سلب آسایش و امنیت اجتماع نشده مجاز هستند،