صفحه ۱۰۰

جلوگیری از گریختن احتمالی او در حین تحقیقات و یا به منظور اینکه نتواند بر مجاری تحقیقات قضائی تأثیر نامطلوب بگذارد زندانی می‎شود. از این رو باید با او به گونه ای رفتار شود که از اشخاص به زندان محکوم شده و مجرم متمایز باشد. از ابن قیم جوزیه در کتاب "الطرق الحکمیة" چنین آمده است: از جمله موارد دعاوی در دادگاهها این است که شخص متهم مجهول الحال باشد و نیکوکارگی و بدکارگی او ثابت نشده باشد، چنین متهمی نیز برای انجام تحقیقات درباره او و کشف حقیقت زندانی می‎شود. این مطلب در نزد همگی علمای اسلام ثابت و مورد قبول است. بیشترین پیشوایان فقه و حدیث نیز بر این مطلب تصریح کرده اند که والی و قاضی می‎تواند چنین کسی را حبس کند. از جمله مالک، ابوحنیفه، احمد بن حنبل و پیروان اینان به این مطلب تصریح کرده اند؛ امام احمد حنبل گفته است: رسول خدا(ص) در مورد اتهامی یک شخص را زندانی کرد؛ احمد سپس افزوده است که این کار برای این است که حقیقت قضیه برای قاضی آشکار شود...

از نمونه ها و مثالهای این نوع زندان مطلبی است که سید محسن عاملی در کتاب خود به نام "عجایب احکام امیرالمؤمنین (ع)" آورده است و گفته است: علی (ع) یک نفر متهم به قتل را زندانی کرد تا درباره دیگر متهمان آن قضیه که با آن متهم بودند تحقیق کند.

دوم - زندان اکتشافی:ترجمه "السجن الاستبرائی" می‎باشد، یعنی زندانی که به منظور کشف برائت و بی تقصیری متهم می‎باشد. و ما در فارسی "زندان اکتشافی" را معادل آن قرار دادیم که گویاتر به نظر می‎رسد. (مقرر)

مانند زندانی کردن کسی که مدیون است و حال او از نظر تنگدستی و تمکن و دارائی و نداری معلوم نباشد.

چنانکه در وسائل الشیعه روایت کرده که علی (ع) در مورد دین به تأخیر افتاده قضاوت نمود که شخص مدیون زندانی شود، تا اگر مفلس و ورشکسته و نیازمند بودن او ثابت شد از زندان آزاد شود تا بتواند مالی به دست آورد.این همان حدیث "غیاث بن ابراهیم" است که توسط سید محسن عاملی با حذف سند نقل به معنی شده است، و متن آن به نقل از وسائل الشیعه ج ‏148/13، باب 7 از ابواب حجر، حدیث 1 در بحث دوم از مباحث زندان و در ردیف 5 از احادیث مربوط به مشروعیت زندان در این کتاب درج شده است. ضمنا از سخن برخی از فقهای شیعه چنین برمی آید که گویا زندان برای کشف حال مدیون از نظر تمکن و تنگدستی نیز به نحوی جنبه "کیفری" دارد و نه جنبه اکتشافی و استبرائی، چون به خاطر "مطل" یعنی سهل انگاری و یا امتناع مدیون از پرداخت وام خود اجرا می‎شود. و این مطلب از سخن مرحوم صاحب حدائق مستفاد می‎شود، هر چند که ذیل کلام او به نحوی با صدر کلامش مخالفت دارد. (ر.ک . حدائق الناضرة ج ‏282/5، چاپ سنگی)(مقرر) و نیز مانند زندانی کردن

ناوبری کتاب