صفحه ۶۴

طبیعی است که درصدد جمع آوری تمام آیات و روایات مربوطه نیستیم، بلکه فعلا آنچه ذکر شد به عنوان نمونه هایی از مجموع بود، و اگر بخواهیم همه این وظایف ذکر شده را در یک جمله و یک عنوان خلاصه کنیم می‎توان گفت: "همه اموری که متعلق به جامعه مسلمانان به عنوان جامعه است به عهده حاکم مسلمانان می‎باشد" و [به اصطلاح ] عام در اینجا عام مجموعی است نه عام استغراقی در "عام مجموعی" نظر به مجموعه افراد به عنوان یک واحد اعتباری است، ولی در عام استغراقی نظر به تک تک افراد خارجی که موجودات حقیقی هستند می‎باشد. (مقرر) [یعنی وظایفی که به عهده جامعه اسلامی و عموم مسلمانان است به عنوان جامعه اسلامی به عهده امام است، نه وظایف هریک از افراد جامعه ] نظیر حفظ نظام مسلمانان، امنیت راهها و شهرها، بازپس راندن دشمنان اسلام و تجهیز نیرو برای مقابله با آنان، تعلیم و تربیت عمومی، به پاداشتن سنت ها و از بین بردن بدعت ها و اقامه فرائض و شعائر خداوند در میان مردم، اجرای حدود و احکام الهی، از بین بردن درگیریها و امر به معروف و نهی از منکر و گردآوری اموال عمومی و مالیاتها و حراست از ثروتهای عمومی (انفال) و ذخائر و اموال ملی و مصرف آن در جایگاههای مورد نیاز، برقراری ارتباط با سایر جوامع و دولت ها و وظایف دیگری از این قبیل که متعلق به جامعه به عنوان جامعه است و مربوط به شخص و فرد خاصی نیست.

و خطابهائی که در قرآن و سنت در ارتباط با این گونه امور وارد شده نیز نظر به همه جامعه دارد [به عنوان عام مجموعی ] نه اینکه متوجه تک تک افراد جامعه باشد به صورت عام استغراقی. بر این اساس کسی می‎تواند انجام این گونه وظایف را به عهده بگیرد که جامعه در وی متبلور باشد، یعنی حاکم اسلامی که از جانب خداوند یا از سوی مردم [طبق شرائطی که پیش از این گفته شد] مشخص شده باشد.

و شاید بتوان همه این وظایف را در گفتار امیرالمؤمنین (ع) که فرمود: "مگر اینکه بتوانم حقی را اقامه نموده و یا باطلی را برطرف نمایم" خلاصه نمود، که این جمله با همه کوتاهی تمام آنچه را گفته شد دربر می‎گیرد؛ و نیز می‎توان وظایف حاکم را در

ناوبری کتاب