صفحه ۵۹۰

است.

استدلال به این روایت مبنی بر تقریر و امضاء پیامبر در خصوص اصل زدن برای کشف حقیقت می‎باشد. لکن چنین استدلالی ممنوع است [امضاء و تقریر پیامبر نسبت به مشروعیت اصل ضرب از روایت به دست نمی آید] به علاوه آنکه حفظ حرمت این دو غلام به خاطر آنکه از اهل حرب بودند لازم نبوده است.

4- پس از آنکه "حاطب بن ابی بلتعة" نامه ای از مدینه برای قریش فرستاد و در آن قریش را از آنچه محمد(ص) برای جنگ با آنان جمع آورده بود مطلع کرد، نامه را به زنی سپرد تا آن را در میان موهای خود جای داد و موهایش را بر روی هم بافت. پیامبر از غیب بر این واقعه آگاهی یافت و علی (ع) و زبیر را برای دستگیری زن گسیل کرد. آنان زن را یافتند و بار سفر وی را مورد بازرسی قرار دادند اما نامه ای پیدا نکردند. علی (ع) گفت: نه پیامبر(ص) دروغ گفته و نه ما دروغگوییم، آن نامه را به ما بده وگرنه ترا لخت می‎کنیم...سیره ابن هشام 41/4

واضح است که برداشتن حجاب زن و برهنه کردن او در آن دوران شکنجه ای محسوب می‎شده است.

مؤید تمام مطالب ذکر شده روایاتی است که در مورد تعذیب یا تهدید در قبال ترک فرایض و واجبات و خودداری از انجام آنها وارد شده، مانند:

1- در وسائل الشیعه از امام رضا(ع)، و او از پدرانش، و آنها از علی (ع) نقل کرده اند که گفت: پیامبر(ص) فرمود: "بدهکاری که توان پرداخت بدهی خود را دارد، خودداری وی از پرداخت بدهی باعث حلال شدن ریختن آبرو و مجازات اوست،

ناوبری کتاب