صفحه ۵۸۱

کوبید. از اینجا بود که فرمانروایان تعذیب و آزار مردم را جایز دانستند."ان اول ما استحل الامراء العذاب لکذبة کذبها انس بن مالک علی رسول الله (ص): "انه سمر ید رجل الی الحائط" و من ثم استحل الامراء العذاب. (بحارالانوار ‏203/76 = چاپ ایران ‏203/79 کتاب نواهی، باب 94، حدیث 1)

11- در کتاب علی امام متقین نوشته عبدالرحمان شرقاوی آمده است:

"امام علی (ع) اصول بسیاری وضع کرد... از جمله وی از زدن متهم جلوگیری کرد و دستور داد برای گرفتن اعتراف از زدن و آزار دادن متهم خودداری کنند و این دستور حضرت در عصری بود که از تعذیب و شکنجه به عنوان روشی برای تحقیق استفاده می‎شد. آن حضرت در حمایت از تعهدات متهم می‎فرمود: اگر ارتکاب جرم با اقرار یا بینه ثابت شود بر او حد جاری می‎کنم وگرنه متعرض او نمی شوم."کتاب علی امام المتقین 369/2 من نمی دانم ایشان این مطلب را از کجا نقل کرده اند ولی بر اساس این گفته معلوم می‎شود که شکنجه کردن از زندان اوین و قزل قلعه و زمان شاه ملعون درنیامده، بلکه آن زمان هم اقرار و اعتراف گرفتن زیر شکنجه متداول بوده و امام (ع) این شیوه را مردود دانسته اند. (الف - م، جلسه 223 درس)

البته محققان و پژوهندگان می‎توانند با مراجعه به مدارک و منابع به بیش از آنچه در این باب گفته شد دست یابند.

خلاصه کلام آنکه: تعزیر و شکنجه متهم به صرف احتمال و شک مشکل است، و ترتیب اثر دادن بر اعترافی که مبتنی بر شکنجه و تنبیه باشد مشکل تر از آن.

با آنچه ذکر شد معلوم می‎شود که بر امام و قضات جایز نیست که بر اقاریر متهمانی که به نحوی با استفاده از اسباب و ابزارهای تحقیق و تجسس مانند حبس، تخویف، شکنجه و استفاده از حیله ها و نیرنگ های دیگر دست به اعتراف می‎زنند اعتماد کنند، و این چنین اعترافات و اقرارهایی در محاکم شرع فاقد ارزش و اعتبار می‎باشند.

در این باره در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:

"هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست؛ و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.

ناوبری کتاب