اینکه تشخیص مقادیر آن به عهده معزر یا مؤدب و صلاحدید آنان از جهت مقتضیات و شرایط گذارده شده است. من در بچگی فقط سه ماه مدرسه رفتم و بعد از مدرسه فرار کردم، علت آن هم این بود که الفبا را پدرم به من یاد میداد، یک بار در مدرسه "ح" حطی را به همان شکل که پدرم برایم گفته بود نوشتم، معلم ناراحت شد و با شلاق مرا زد که از مدرسه رفتن سیر شدم و دیگر مدرسه نرفتیم که نرفتیم. بالاخره تأدیب و تربیت حسابی دارد، و زدن نباید به گونه ای باشد که در فرد اثر سوء داشته باشد. (الف - م، جلسه 217 درس)
چون بحث ما در مورد وظایف حکام بود و اجرای تأدیبات از وظایف آنان به شمار نمی آید، لذا این مبحث را به اجمال و در حاشیه آن مباحث یادآور شدیم.
جهت هشتم: حکم کسی که در اثر اجرای حد یا تعزیر یا تأدیب کشته
شده است
اقوال فقها در این زمینه
1- شیخ طوسی در کتاب اشربه از کتاب خلاف گوید:
مسأله 10: اگر امام فرد واجب التعزیر یا جایز التعزیری را مورد ضرب قرار دهد و متخلف در اثر اجرای تعزیر از دنیا برود، هیچ مسؤولیتی بر عهده امام نیست. نظر ابوحنیفه نیز چنین است. ولی شافعی میگوید: پرداخت دیه مقتول بر امام واجب است.
در اینکه از کجا باید دیه او را داد دو عقیده مطرح شده است: اولین عقیده که در نظر آنان مقرون به صحت است آن است که: دیه بر عاقله [خویشان پدری امام یا قاتل ] واجب است. و عقیده دوم آن است که: پرداخت دیه از بیت المال است، دلیل ما آن