صفحه ۵۵۱

2- زراره گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: درباره تأدیب بنده چه می‎فرمایید؟ فرمود: آنچه به صورت ناخودآگاه از او سرزد مجازاتی ندارد، اما در مواردی که ترا نافرمانی کرد زدن او بی اشکال است، گفتم: او را چقدر بزنم ؟ فرمود: سه یا چهار یا پنج ضربه به او بزن ماتری فی ضرب المملوک ؟ قال: ما اتی فیه علی یدیه فلا شئ علیه، و اما ما عصاک فیه فلا بأس. قلت: کم اضربه ؟ قال: ثلاثة او اربعة او خمسة . (وسائل ‏582/18، ابواب بقیة الحدود، باب 8، حدیث 3)

3- سکونی از امام صادق (ع) روایت کرده که: دانش آموزان صفحات نوشته های خود را در مقابل امیرالمؤمنین (ع) قرار دادند تا یکی از آنها را انتخاب کند. حضرت فرمود: این کار نوعی از قضاوت است و روا داشتن ظلم در آن همچون ظلم در اصل حکومت است. به معلم خود پیغام دهید اگر شما را بیش از سه ضربه تنبیه کند مورد قصاص قرار می‎گیرد.ان امیرالمؤمنین (ع) القی صبیان الکتاب الواحهم بین یدیه لیخیر بینهم، قال: اما انها حکومة، و الجور فیها کالجور فی الحکم. ابلغوا معلمکم ان ضربکم فوق ثلاث ضربات فی الادب اقتص منه. (وسائل ‏582/18، ابواب بقیة الحدود، باب 8، حدیث 2)

4- در روایت موثق اسحاق بن عمار آمده است که گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم گاهی اوقات غلامم را به خاطر بعضی از کارها تنبیه می‎کنم، فرمود: او را چقدر می‎زنی ؟ گفتم: شاید صد ضربه. فرمود: صد ضربه ؟! صد ضربه ؟! و بار دیگر همین لفظ را تکرار نمود و سپس فرمود: یعنی به اندازه حد زنا او را می‎زنی ؟! از خدا بترس. به او گفتم: فدایت شوم پس چقدر بزنم ؟ فرمود: یک ضربه بزن. گفتم: سوگند به خدا اگر او بداند من فقط به او یک ضربه می‎زنم دست از کار خود نمی کشد. فرمود: دو ضربه بزن. گفتم: این نیز هلاک من است. سپس گوید: آنقدر با امام چانه زدم تا آن را به پنج ضربه رسانید و سپس در خشم شد و فرمود: ای اسحاق، اگر حد خطایی را که او مرتکب شد دانستی، برای او حد جاری کن و از حدود تعیین شده الهی تجاوز منما.اسحاق بن عمار قال، قلت لابی عبدالله (ع): ربما ضربت الغلام فی بعض ما یجرم. قال: و کم تضربه ؟ قلت: ربما ضربته مأة، فقال: مأة ؟ فاعاد ذلک مرتین ثم قال: حد الزنا؟ اتق الله فقلت: جعلت فداک فکم ینبغی لی ان اضربه ؟ فقال: واحدا. فقلت: والله لو علم انی لا اضربه الاواحدا ما ترک لی شیئا الاافسده. قال: فاثنین. فقلت: هذا هو هلاکی. قال: فلم ازل اماکسه حتی بلغ خمسة، ثم غضب، فقال: یا اسحاق، ان کنت تدری حد ما اجرم فاقم الحد فیه و لا تعد حدود الله. (وسائل ‏339/18، ابواب مقدمات الحدود، باب 30، حدیث 2)

ناوبری کتاب