علما نیز بر وجوب از بین بردن و تغییر دادن صورت هر شئ که حرام العین بوده و یا از چیزهای حرام ساخته شده اتفاق کرده اند. مانند آنکه بر تفکیک آلات لهو و لعب و تغییر دادن تصویرها و نقش و نگارهای کشیده شده حکم نموده اند. اما علما در جایز بودن اتلاف محل یعنی عین این اشیاء به خاطر چیزها و صورتهایی که در آنها قرار داده شده اختلاف کرده اند. مؤلف این کتاب گوید: نظریه صحیح تر که کتاب و سنت و اجماع علمای گذشته بر آن دلالت دارند - و مطابق ظاهر مذهب مالک و احمد و دیگران است - جایز بودن این عمل میباشد.
3- تملیک : [یعنی چیزی را از ملک کسی خارج و ملک دیگری نمودن ] مانند روایتی که ابوداود و دیگر مؤلفان سنی از پیامبر نقل کرده اند که در آن درباره کسی که میوه درخت را قبل از آنکه برای خشک کردن در آفتاب پهن شود بدزدد، که در این صورت باید چند ضربه شلاق به او زد و دو برابر قیمت میوه به عنوان جریمه از او گرفته شود؛ همچنین درباره کسی که چهارپایی را در خارج از طویله بدزدد، باید علاوه بر زدن چند ضربه تازیانه به او دو برابر مبلغ آن حیوان از او نیز اخذ گردد. عمربن خطاب هم درباره شئ گمشده ای که کسی آن را پیدا کرده و پنهان نموده است داوری نمود که باید دو برابر قیمت آن شئ از شخص پنهان کننده گرفته شود. گروهی از علما مانند احمد و عده ای دیگر این نظریه را پذیرفته اند. ضمنا عمر و دیگران درباره بندگان گرسنه ای که شتر اعرابی را دزدیده بودند حکم کرده که صاحب بنده ها باید دو برابر قیمت شتر را به مالک آن بپردازد و از قطع کردن دست آنها چشم پوشید. عثمان بن عفان نیز بر مسلمانی که یکی از پیروان اهل کتاب را به عمد کشته بود دیه مضاعف تعیین کرد. به عبارت دیگر برای او پرداخت دیه کامل را واجب گردانید؛ زیرا دیه ذمی مقتول معادل نصف دیه مقتول مسلمان است (و دو برابر آن به اندازه یک دیه کامل میشود) و احمد بن حنبل نیز از همین رویه متابعت کرده است."الفقه الاسلامی و ادلته 202/6_204
البته بعضی از مطالبی که ذکر شد موافق با نظریه و طریقه علمای امامیه نبود، آن را