صفحه ۵۲۴

اینکه فقهای ما امامیه متعرض این مسأله نشده اند از آن روست که این گونه تعزیر نمودن مجرمین از شؤون حکومت است و آنان از حکومت بر کنار بوده اند؛ چنانچه بر صاحب نظران پوشیده نیست.

پانزدهم: آنچه در لزوم دریافت قیمت بنده از کسی که بنده خود را شکنجه کرده، وارد شده است:

در خبر مسمع بن عبدالملک، از امام صادق (ع) منقول است که فرمود:

"شخصی را نزد امیرالمؤمنین (ع) آوردند که بنده خود را شکنجه داده بود تا حدی که از دنیا رفته بود، حضرت به عنوان مجازات به وی یکصد تازیانه زد و یک سال زندانش کرد و قیمت بنده را از او گرفت و بین فقرا تقسیم کرد."ان امیرالمؤمنین (ع) رفع الیه رجل عذب عبده حتی مات فضربه مأة نکالا و حبسه سنة و اغرمه قیمة العبد فتصدق بها عنه. (وسائل ‏68/19، ابواب قصاص در نفس، باب 37، حدیث 5)

در روایت دیگری از امام صادق (ع) منقول است در مورد مردی که بنده خود را کشته بود فرمود:

"به شدت او را کتک می‎زنند و قیمت بنده را به نفع بیت المال از او می‎گیرند."انه یضرب ضربا وجیعا و تؤخذ منه قیمته لبیت المال. (وسائل ‏69/19، ابواب قصاص در نفس، باب 37، حدیث 10)

در روایت یونس از آن حضرت (ع) منقول است که از وی درباره مردی که بنده اش را کشته بود پرسش شد، فرمود: "اگر سابقه قتل ندارد، به شدت کتکش می‎زنند و قیمت بنده را از او گرفته و به بیت المال می‎پردازند."ان کان غیر معروف بالقتل ضرب ضربا شدیدا و اخذ منه قیمة العبد و یدفع الی بیت المال المسلمین. (وسائل ‏69/19، ابواب قصاص در نفس، باب 38، حدیث 2)

شانزدهم: اطمینان عقلی که موجب وثوق به حکم است:

بدین تقریب که: تعزیر امر عبادی تعبدی محض نیست که برای مصالح غیبی - که

ناوبری کتاب