صفحه ۴۹

در نهج البلاغه نیز به نقل از امیرالمؤمنین (ع) آمده است: "همانا خداوند سبحان قوت فقرا را در اموال ثروتمندان فرض فرموده، و هرگز فقیری گرسنه نمانده مگر اینکه از حق او ثروتمندی بهره یافته؛ و خداوند متعال از این جهت آنان را مورد سؤال و مؤاخذه قرار خواهد داد."ان الله سبحانه فرض فی اموال الاغنیاء اقوات الفقراء، فما جاع فقیر الابما متع به غنی، والله تعالی سائلهم عن ذلک . (نهج البلاغه، فیض 1242/، لح 533/، حکمت 328)

12- در نهج البلاغه در رد خوارج آمده است:

"اینان می‎گویند حکومت جز برای خدا نیست، با اینکه مردم نیازمند به حاکم هستند، نیکوکار باشد یا بدکار. درپرتو حکومت است که شخص مؤمن تلاش و کار می‎کند و وظایف خویش را انجام می‎دهد و کافر به بهره دنیائی خود می‎رسد، و خداوند در پرتو آن سرآمدها را به پایان برده [هر چیزی به پایان طبیعی خود می‎رسد] و مالیات گردآوری می‎شود و با دشمنان کارزار می‎گردد و راهها امنیت می‎یابد و حق ضعیف از قوی گرفته می‎شود تا آنگاه که نیکوکار راحتی یابد و از شر بدکار رهائی حاصل گردد."هؤلاء یقولون: لا امرة الالله، و انه لابد للناس من امیر بر او فاجر، یعمل فی امرته المؤمن و یستمتع فیها الکافر و یبلغ الله فیها الاجل و یجمع به الفئ و یقاتل به العدو و تأمن به السبل و یؤخذ به للضعیف من القوی حتی یستریح بر و یستراح من فاجر. (نهج البلاغه، فیض 125/، لح 82/، خطبه 40)

13- باز در نهج البلاغه در مورد بازگرداندن املاک و اموال عثمان به بیت المال می‎فرماید:

"به خدا سوگند اگر دریابم که با این اموال زنان تزویج شده و کنیزکان خریداری شده اند، باز آنها را بازمی گردانم؛ چراکه عدالت فراگیر است؛ و کسی که عدالت بر وی ناگوار باشد، حکومت ستم بر وی ناگوارتر است."و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الاماء لرددته، فان فی العدل سعة، و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق. (نهج البلاغه، فیض 66/، لح 57/، خطبه 15)

از این حدیث شریف استفاده می‎شود که یکی از وظایف حاکم اسلامی بازگرداندن اموال غصب شده عمومی مردم به صاحبانش می‎باشد؛ و ما پس از این

ناوبری کتاب