"العزر" و "التعزیر" به معنای احترام کردن، جلوگیری نمودن، بازگرداندن، سرزنش کردن، تأدیب و توقیف به کار رفته است. از جمله در صحاح گفته شده بود که "تعزیر" ادب کردن است. و از همین بابت به تنبیه کمتر از حد "تعزیر" اطلاق میشود. همچنین از لسان العرب نقل کردیم که: العزر و التعزیر، تنبیه کمتر از حد است که برای جلوگیری از تکرار جرم اجرا میشود... اصل تعزیر تأدیب است و بدین خاطر به تنبیه کمتر از حد که همان تأدیب است تعزیر اطلاق میشود.
از دقت و تتبع در اکثر کلمات اهل لغت معلوم میشود که لفظ تعزیر برای مجرد "زدن" وضع نشده بلکه این واژه به حسب وضع به مفهوم منع و تادیب و مانند آن میباشد، و علت استعمال آن در مفهوم "زدن" به خاطر آن است که زدن یکی از مصادیق معنایی است که این لفظ برای آن وضع شده است.
آری از اکثر کلمات فقها چنین برمی آید که "تعزیر" به معنای "زدن"، کمتر از حد است؛ که این معنا از جانب برخی از لغویون همچون صاحب قاموس نیز مورد اشاره قرار گرفته بود و چه بسا امروزه در عرف هم از استعمال کلمه تعزیر همین معنا فهمیده شود. اما از سخنان برخی از فقها خصوصا فقهای اهل سنت چنین مستفاد میشود که لفظ تعزیر از نظر اصطلاحی هم دارای مفهوم مطلقی است که به وسیله آن منع و تأدیب محقق گردد، بنابراین معنای، واژه تعزیر شامل توبیخ، تهدید، حبس و مجازات مالی نیز میگردد. لذا در مفهوم تعزیر، نقلی صورت نگرفته و نیز نمی توان آن رااز موارد حقیقت شرعیه حقیقت شرعیه به الفاظ و موضوعاتی گفته میشود که در شرع برای معانی خاصی تعیین شده اند، مانند نماز، روزه، حج و نظایر آن؛ و در واقع شارع مقدس استعمال این الفاظ را در معانی خاصی حقیقت قرار داده است. (مقرر) محسوب داشت بلکه در اینجا نفس مفهوم لغوی به طور عموم مورد نظر است. و زدن هم جز مصداقی شایع ازجمله مصادیق آن نیست؛ و شاید علت انتخاب مصداق زدن از میان دیگر مصادیق متعدد تعزیر، به خاطر شدت تأثیر و نفع عام و مورد انتظار و قابل دسترسی آن نسبت به مصادیق دیگر این لغت باشد. همین طور از بعضی اقوال نیز معلوم میشود که مراد از این لفظ