صفحه ۴۸۵

است، [پس چیزی شبیه اجماع هست ]

پاسخ می‎دهیم: اولا: تا زمانی که اجماع بر عدم تفاوت میان این دو معلوم و ثابت نشود، هیچ دلیلی بر حجیت این گفته، یعنی عدم قول به تفاوت بین این دو وجود نخواهد داشت.به اصطلاح فقهی ما در اینجا "قول به عدم فصل" می‎خواهیم و "عدم قول به فصل" بین صغیره و کبیره کافی نیست. (مقرر) از این گذشته، این مسأله درگفته ها و نوشته های قدمای اصحاب ما (فقهای شیعه) هم عنوان نشده تا بتوان از آن چنین اجماعی را احراز نمود.

ولی در اینجا اشکال دراصل اختصاص تعزیر به گناهان کبیره می‎باشد؛ زیرا فرض آن است که گناه صغیره نیز حرام و مبغوض شرعی است، و آیه مورد استدلال هم بر چشم پوشی و عفو گناه صغیره در آخرت دلالت می‎کند، پس با جواز تعزیر در مورد انجام گناهان صغیره منافاتی ندارد؛ زیرا تعزیر خود وسیله ای است برای جلوگیری مجرم از تکرار گناه و هشداری است به دیگران که مرتکب گناه نگردند، و شمول و عموم قول پیامبر(ص) که فرمود: "خدا برای هر چیز حدی قرار داده و برای کسانی که از این حد تجاوز کنند نیز حدی معین کرده است"ان الله قد جعل لکل شئ حدا و جعل لمن تعدی ذلک الحد حدا. (وسائل ‏310/18، ابواب مقدمات حدود، باب 2، حدیث 1) نیز دلالت بر عدم اختصاص تعزیر به گناهان کبیره می‎کند.

جهت سوم: مفهوم لغوی تعزیر

1- در صحاح ذیل لغت تعزیر آمده است:

تعزیر به معنای تعظیم و توقیر است و به مفهوم تأدیب نیز به کار رفته است. از این رو به تنبیه (زدن) کمتر از حد نیز تعزیر گفته می‎شود.صحاح اللغه 744/2

ناوبری کتاب