صفحه ۴۸۲

بعضی از فقهای ما نیز لفظ "وجوب" را به کار برده اند و ظاهرا مراد آنان از به کار بردن این لفظ معنای اصطلاحی آن بوده و حمل اقوال آنان بر وجوب لغوی یعنی "ثبوت" خلاف ظاهر است.

در کتاب غنیه چنین آمده است:

"فصل: بدان که اجرای تعزیر واجب است در مورد افعال قبیح، و کوتاهی و اخلال در واجباتی که شارع مقدس برای آنها حدی تعیین نکرده و یا آنکه حدی برای آنها معین نموده ولی شروط اقامه آن تکمیل نشده است؛ نظیر آنچه برای مقدمات عمل زنا و لواط، مانند خوابیدن در زیر یک لحاف و چسبیدن به یکدیگر و بوسیدن و... ثابت می‎گردد."جوامع الفقهیة 562/

در آخر کتاب "حدود" تحریر آمده است:

"تعزیر در مورد هر گناهی جاری می‎گردد که حدی برای آن تعیین نشده باشد، مانند وطی همسر در حال حیض یا وطی زن نامحرم بدون دخول و... و تعزیر به صورت زدن، حبس یا توبیخ کردن - بدون قطع عضو و نیز بدون وارد کردن جرح و لطمه ای در بدن - و یا گرفتن جریمه مالی جاری می‎شود. تعزیر در مواردی که شارع تعیین کرده واجب است، و اگر مجرم در حال اجرای تعزیر از دنیا برود کسی ضامن آن نیست."تحریرالاحکام 239/2

از ظاهر کلام این دو شخصیت چنین مستفاد می‎گردد که اجرای تعزیر مانند اجرای حد واجب است.

البته علامه حلی معتقد است که تعزیر تنها منحصر به زدن نیست بلکه شامل حبس و توبیخ هم می‎گردد و ما به زودی در این باره بحث خواهیم کرد.

در مورد وجوب تعزیر علاوه بر آنچه گذشت می‎توان از صحیحه حلبی که پیش از این ذکر شد نیز استفاده نمود، چون منظور از حد در این حدیث - به قرینه ذکر پسر بچه و دختر بچه غیر ممیز - شامل تعزیر نیز باید بشود؛ زیرا می‎دانیم که در مورد آن دو تعزیر جاری می‎گردد نه حد مصطلح، و بلکه نکته مذکور در مورد حدیث میثم

ناوبری کتاب