اما از بسیاری از اخبار وارده و سخنان علما درباره تعزیرات فهمیده میشود که تعزیر در موارد خاص خودش بدوا و طبعا واجب است. اگرچه در صورت توبه مجرم قبل از اقامه بینه تعزیر ساقط میشود، و اگر با اقرار به ارتکاب گناه نزد حاکم ثابت شود حاکم میتواند از تعزیر وی صرف نظر نماید؛ آنچنان که گفتیم در حد نیز چنین مسأله ای وجود دارد.
تعبیراتی که در این رابطه وارد شده چنین است:
"تعزیر کرد" یا "تعزیر میکند"، "تأدیب کرد یا میکند"، "زد یا به عنوان تعزیر میزند" یا "او باید تعزیر شود" یا "تازیانه بخورد یا میخورد" و یا الفاظ فراوان دیگری بر این مضمون، میبینیم که اگرچه همه به صورت "خبر" ذکر شده ولکن از آنها مفهوم امر استنباط میگردد و در جای خود ثابت شده تعبیرات خبری در ادای مفهوم وجوب از قوت و تأکید بیشتری نسبت به عبارت امری برخوردار هستند؛ زیرا چنین عباراتی مبتنی بر فرض تحقق امر و تأثیر آن در مأمور است و نشان میدهد که عمل خواسته شده از مأمور در خارج لباس تحقق پوشیده و بدین وسیله از آن به لفظ خبری یاد میگردد، مگر اینکه گفته شود: تعزیر غیر، چون تصرف در سلطه وی میباشد و این تصرف بالطبع حرام است بنابراین مفهوم امر و مشابه آن در چنین موردی بر رفع ممنوعیت از تصرف در این سلطه دلالت میکند و هیچ گونه دلالتی بر وجوب ندارد.یعنی اصل اولی این است که مجازات انسانی با اصل مسلم "الناس مسلطون علی انفسهم..." منافات داشته و حرام میباشد؛ و امر مستفاد از اخبار باب تعزیرات، تنها حرمت تصرف مزبور را در این موارد برمی دارد، اما هیچ گونه دلالتی بر لزوم و وجوب تعزیر ندارد. (مقرر) در اینجا نکته ای است در خور تأمل.