که برای آگاهی بیشتر میتوانید به آنها رجوع کنید.
در مباحث پیشین یادآور شدیم که اگر امر به معروف و نهی از منکر به مرحله ضرب و جرح برسد آیا هر کسی میتواند عهده دار اجرای آن شود یا آنکه این مقام مخصوص امام یا فردی منصوب از طرف اوست ؟ با استدلالاتی که انجام گرفت پاسخ دادیم که شق دوم به احتیاط نزدیک تر است.
ممکن است گفته شود که این استدلال خلطی است میان باب امر به معروف و نهی از منکر با باب تعزیرات؛ زیرا نکته مورد نظر در این روایات، در واقع جلوگیری از وقوع معصیت است و هیچ دلالتی بر جواز تعزیر پس از وقوع معصیت ندارد.بعید نیست گفته شود: مفاد بسیاری از روایات نهی از منکر لزوم برخورد با منکراتی است که توسط افرادی به وقوع پیوسته ! البته هدف اصلی از آن جلوگیری از ارتکاب دیگران میباشد. علاوه بر این، روح حاکم بر این روایات همانا تنفر شارع مقدس از منکرات است چه قبل از انجام آنها باشد یا بعد از آن، و نمی توان گفت شارع قبل از انجام منکرات سخت مخالف آن است ولی پس از انجام آنها بی تفاوت میباشد. (مقرر)
ج: روایات مستفیضی است دال بر این مطلب که خداوند برای هر چیز حدی قرار داده و برای کسی که از این حدود تجاوز کند نیز حدی تعیین کرده است. از جمله این روایات میتوان از صحیحه داود بن فرقدداود بن فرقد همان ابویزید است، ابویزید کنیه اوست. (الف - م، ج 205 درس). نام برد. وی از امام صادق (ع) و آن حضرت از پیامبر(ص) نقل کرده اند که فرمود:
همچنین در مرسله ابن رباط از امام صادق (ع) نقل شده که پیامبر(ص) فرمود: