صفحه ۴۳۴

12- حسبه بر ابزارهای حرام و شراب

و در باب سوم از کتاب (معالم القربة) گوید: اگر فردی مشروب داشتن خود را علنی کند، چنانچه مسلمان باشد محتسب آن را به زمین ریخته و او را تأدیب می‎کند، و اگر کافر ذمی (از یهود و نصارا) باشد او را به خاطر آشکار کردن شراب تنبیه می‎کند، و در مورد از بین بردن این شراب میان فقها اختلاف است [چون مشروبی را که کافر ذمی علنی نکرده و مثلا در منزل خود دارد، نمی توان از بین برد، بلکه نسبت به آن مالکیت دارد؛ و بدین جهت است که اگر آن را به هم کیش خود فروخت و پولی دریافت کرد و آن پول را به ما داد، ما می‎توانیم در آن پول تصرف کنیم ].

روایت شده که روزی عمر بالای منبر رسول خدا گفت: ای مردم، حرمت شراب هنگامی نازل شد که از پنج چیز گرفته می‎شد: از انگور و خرما و گندم و جو و کشمش، و شراب چیزی است که نیروی عقل انسان را از کار و فعالیت بازمی دارد؛ و رسول خدا(ص) در مورد شراب، ده نفر را (که در به دست آمدن شراب سهیم می‎باشند) لعنت فرستاده است.

دانشمندان دینی گفته اند: فروش آب انگور به کسی که از آن شراب می‎سازد مشمول جریان شراب سازی و حرام است، شافعی می‎گوید: این کار مکروه است، و تردیدی نیست که این امر اعانت بر معصیت می‎باشد و مثل آن است که اسلحه به راهزن و کافر حربی فروخته شود.

اگر مسلمانی که عاقل و بالغ است به اختیار خود شراب بخورد بر او حد جاری می‎شود... و بر کافر حربی و دیوانه و کودک حد جاری نمی شود... و بر کافر ذمی نیز واجب نیست حد جاری شود، زیرا او خوردن شراب را حرام نمی داند؛ و همچنین بر کسی که به زور وادار به خوردن شراب شده است حد زده نمی شود...

اما در مورد کسانی که اسباب و آلات لهو و لعب حرام از قبیل نی و تنبور و عود و چنگ و امثال اینها را آشکارا مورد استفاده قرار می‎دهند، محتسب وظیفه دارد که هیئت لهوی وسائل آنها را از بین ببرد به طوری که به چوب تبدیل شوند و از آنها بتوان برای کارهای دیگری غیر از لهو و لعب استفاده کرد و صاحبان آنها را نیز تأدیب می‎کند، و در صورتی که چوب آنها برای کار مشروعی استفاده دارد آنها را نمی شکند، وگرنه به طور کلی شکسته شده و از بین برده می‎شوند... و اگر خرده ریزهای آنها (اسباب

ناوبری کتاب