صفحه ۴۳۳

یعنی اول باید به شخص یا اشخاص ذکر شده هشداربدهد و بعد به تأدیب آنها بپردازد؛ ابراهیم نخعی می‎گوید: عمر از اینکه مردان همراه زنان طواف نمایند نهی کرده، و پس از اعلان این دستور مردی را دید که در میان زنان نماز می‎گزارد او را با تازیانه تنبیه کرد، آن مرد اعتراض کرده و گفت: اگر این عمل من عبادت و نیکو بود مرا ستم روا داشتی، و اگر گناه و بد بود قبلا به من اعلان نکرده بودی؛ عمر پرسید: آیا اعلان مرا مبنی بر نهی از این کار نشنیده ای ؟ گفت: نه، پس عمر تازیانه خود را به طرف او انداخت و گفت قصاص کن، آن مرد گفت قصاص نمی کنم، عمر گفت: پس ببخش، گفت: نمی بخشم. و بدین گونه از هم جدا شدند، و فردای آن روز چون عمر با آن مرد برخورد کرد رنگ از رخسارش پرید...

اگر محتسب مرد و زنی را ببیند که در راه پر رفت و آمدی ایستاده باشند، اگر نشانه ای از سوء رفتار و جریان مشکوک و نامشروع در آنها نباشد، نمی تواند آنها را از این کار بازداشته وبه آنان اعتراض کند؛ زیرا گاهی مردم ناچار از ایستادن در چنین راههایی هستند. ولی اگر در یک راه خلوت و در جائی که مشکوک است بایستند، می‎تواند آنان را از ایستادن در چنین مکانی بازدارد، ولی در تأدیب آنان نباید شتاب کند، چون ممکن است آن زن از محارم مرد باشد، بلکه باید خطاب به آنان بگوید: اگر این زن از محارم تو است او را از معرض تهمت دور نگهدار وگرنه از خدا بترس و از چنین خلوت کردنی که تو را به گناه می‎کشاند دوری کن... برای محتسب لازم است به جاهایی که معمولا خانمها بیشتر به آن جاها رفت و آمد می‎کنند، مثل بازارهای نخ ریسی و پارچه فروشی و کنار چشمه ها (که زنان در آنجا لباس می‎شویند) و یا درب حمامهای زنانه و غیر آن سربزند و اگر در این مکانها مرد جوانی را در حال تعرض به زنان و یا صحبت با آنان - که صحبتشان مربوط به یک امر مشروع و معمولی مثل خرید و فروش و غیره نمی باشد - و یا او را در حال نگاه کردن به زنان ببیند، تأدیبش کرده و از ایستادن در چنین جاهایی بازدارد؛ زیرا بسیاری از جوانهای لاابالی و مفسد و بی تربیت در چنین جاهایی می‎ایستند و کاری جز مزاحمت زنها ندارند، پس محتسب آن عده از جوانانی را که بدون دلیل موجه در سر راه زنها بایستند از این کار جلوگیری می‎کند.معالم القربة 30/ (چاپ مصر 80/)

ناوبری کتاب