صفحه ۴۲۷

شهادت را به آنان روزی می‎فرمود به حکم و خواست او رضا می‎دادند؛ آنها وقتی نیت خود را خالص می‎کردند و با نیتی پاک و مخلصانه بدین کار می‎پرداختند، حرفشان در سخت ترین دلها اثر مطلوب به جا می‎گذاشت؛ ولی اکنون دنیاپرستی بر آنان چیره شده است، بدیهی است که شخص دنیاپرست حتی به مردم ساده و طبقات پائین نیز نمی تواند امر به معروف و نهی از منکر نماید تا چه رسد به پادشاهان و بزرگان.

سفیان ثوری گوید: سالی مهدی (خلیفه عباسی) اعمال حج به جا می‎آورد، روزی او را در حال رمی جمره دیدم و مردم از راست و چپ او را در میان گرفته بودند و شرطه و سربازان او نیز مردم را زیر شلاق گرفته و آنها را بی محابا می‎زدند تا محیط را برای مهدی خلوت کنند، ایستادم و خطاب به مهدی فریاد برآوردم: که ای نیکو صورت، ایمن بن نابل از قدامه نقل کرده که در یوم النحر رسول خدا را سوار بر شتر در حال رمی جمره دیدم در صورتی که نه از زدن مردم خبری بود و نه از راندن و نه از هشدار به آنها، ولی در پیش روی تو مردم را از راست و چپ به شدت کتک می‎زنند.

و ابودرداء گفته: اگر مردی پیش همه همسایگانش محبوبیت داشته و از نظر همه دوستانش پسندیده و محمود باشد، بدان که او آدم سازشکاری است.معالم القربة 20/ (چاپ مصر 70)

3- مراتب امر به معروف و نهی از منکر

برخی از علما می‎فرمایند: معروف هر کار و یا سخن و یا قصدی است که از نظر شرعی پسندیده باشد، و منکر هر کار یا سخن و یا قصدی است که از نظر شرعی زشت و ناپسند باشد. و انکار و نهی در مقابل ترک واجبات و یا انجام کارهای حرام واجب است، و در مقابل ترک مستحبات و انجام کارهای مکروه مستحب است؛ و انکار و بازداشتن سه مرحله دارد: جلوگیری با دست، اگر نشد با زبان، و الابا قلب باید انجام پذیرد.

و بر مردم و دولت مردان است در انجام امر به معروف و نهی از منکر کوشا بوده و امر به معروف و نهی از منکر کنندگان را یاری و تقویت نمایند، که بدین ترتیب دین حفظ و حراست می‎شود. و واجب است کسی را که نهی از منکر واجبی را ترک می‎کند به انجام وظیفه اش واداشت؛ و نهی از منکر را باید از مرتبه آسانتر آن شروع، و اگر مؤثر نشد به

ناوبری کتاب