صفحه ۴۰۷

استمداد مردم قرار گیرد و شکایات پیش او مطرح گردد ولکن متطوع از این جهت وظیفه ای ندارد.

4- بر محتسب واجب است که به شکایت و استمداد شاکیان و مراجعه کنندگان رسیدگی کند ولی بر متطوع چنین وظیفه ای واجب نیست.

5- محتسب موظف است از منکراتی که آشکارا به عمل می‎آید و همچنین از معروفی که آشکارا ترک می‎شود تفتیش کرده تا مرتکب منکر را نهی از منکر و تارک معروف را امر به معروف کند، ولی تفتیش و جستجو از وظائف متطوع نیست.

6- محتسب می‎تواند برای انجام کارهایی که به تنهایی از عهده آنها برنمی آید اشخاصی را به عنوان همکاری با خود به کمک طلبیده و یا آنان را استخدام کند تا بدین وسیله در کار خویش دارای قدرت و تسلط بیشتری باشد؛ زیرا او برای این کار منصوب شده و مأموریتش انجام آن است، ولکن متطوع نمی تواند کسی را برای امر به معروف و نهی از منکر استخدام کرده و یا به کسی چنین مأموریتی بدهد.

7- محتسب می‎تواند افرادی را که آشکارا مرتکب منکرات می‎شوند تنبیه تأدیبی کند، البته نباید مقدار تعزیر و تأدیب به اندازه حدود شرعی برسد، ولی متطوع حق تنبیه تأدیبی را ندارد.

8- محتسب می‎تواند در مقابل کارهای محوله از دولت (بیت المال) حقوق دریافت دارد ولی متطوع چنین حقی ندارد.

9- محتسب می‎تواند در امور عرفی (نه شرعی) اعمال اجتهاد و رأی کند، مانند تعیین محل گستردن بساط و جاهای کسب اهل بازار و اجازه ایجاد بالکن برای ساختمانها و امثال آن، و طبق نظر خود آنچه را که مفید می‎داند اجازه دهد و آنچه را که مضر بداند برچیند، ولکن متطوع چنین حقی ندارد.

پس میان متصدی حسبه - ولو اینکه حسبه به معنی امر به معروف و نهی از منکر باشد - و غیر او - که امر به معروف و نهی از منکر بر او جایز است - با این نه جهت می‎توان فرق گذاشت.

از (دیگر) شرایط متصدی حسبه این است که باید آگاه، عادل و صاحب نظر (در کار خود) و قاطع و سختگیر در امور دینی بوده و شناخت کامل از منکرات ظاهریه داشته باشد. ولی در اینکه آیا بر او لازم است که در مسائل و احکام دینی دارای قدرت اجتهاد باشد تا از نظر خود استفاده کند یا نه، دو احتمال وجود دارد:

ناوبری کتاب