صفحه ۴۰۶

پاره ای از ادله و مبادی آن فقهی است (مثل حرمت زنا و سرقت) و قسمتی دیگر امور استحسانی است که از نظر و رأی خلیفه نشأت می‎گیرد.

و هدف از آموختن علم احتساب به دست آوردن توانایی کنترل امور کشور می‎باشد. و فایده آن جریان دادن امور کشور در مجاری آن به بهترین طرز ممکن است. و این علم یکی از دقیق ترین علوم است و افرادی که دارای درک نافذ و حدس صحیح نباشند، نمی توانند آن را درک کنند؛ چون اشخاص و اوضاع و زمانهای یک کشور همواره بر یک روش ثابت نیست بلکه برای هر زمان و برای هر وضعی سیاستی خاص لازم است، و آن [شناخت وضعیت اجتماعی هر عصر و تشخیص سیاست متناسب با آن وضعیت ] یکی از مشکل ترین کارهاست، بدین جهت برای اداره امور آن جز کسی که دارای قدرت الهیه و به دور از هوی و هوس باشد شایستگی ندارد."تراتیب الاداریة 287/1

7- قاضی ابویعلی می‎گوید:

"حسبه عبارت است از امر به معروف وقتی که ترک کردن معروف شیوع پیدا کند، و نهی از منکر موقعی که ارتکاب منکر ظاهر شده و افراد علنا و متجاهرا آن را انجام دهند، و این [امر به معروف و نهی از منکر] اگرچه از هر مسلمانی که آن را به جا آورد صحیح است.

ولی محتسب [کسی که دولت، نظارت بر اجرای صحیح امور حسبه را به عهده او گذاشته ] با متطوع [کسی که خودش بدون اینکه کسی و یا دولتی این وظیفه را به عهده او گذاشته باشد برحسب وظیفه شرعی خود به این کار می‎پردازد] در نه جهت با هم فرق دارند:

1- امر به معروف و نهی از منکر برای محتسب، به حکم ولی و مقام ولایت واجب عینی است و نمی تواند آن را انجام ندهد ولکن وجوبش برای غیر محتسب به نحو وجوب کفایی است.

2- اقدام محتسب به امر به معروف و نهی از منکر از وظائف شغلی او بوده و جایز نیست به جهت اشتغال به عمل دیگری آن را ترک کند، ولی چون این کار برای متطوع یک امر استحبابی است می‎تواند آن را به جهت انجام کار دیگری ترک کند.

3- محتسب بدین سمت منصوب شده که در حدود اختیاراتش مورد مراجعات و

ناوبری کتاب