می باشد، و به معنی مزد و پاداش و اجر است."صحاح اللغه، جوهری 110/1
3- مجمع البحرین گوید:
"احتسب فلان" یعنی کاری را به خاطر خدا و به منظور رسیدن به ثواب آن انجام داد، و "حسبه" که به معنی اجر و ثواب میباشد از همین باب است. و حسبه امر به معروف و نهی از منکر است و علما در وجوب آنکه آیا واجب عینی است یا کفایی اختلاف کرده اند."مجمع البحرین 106/
البته به نظر ما [هرچند که اجتهاد در لغت صحیح نیست ] احتمال دارد "حسبه" از لغت محاسبه به معنی مراقبت و حسابرسی فردی از دیگری باشد، و شاید "حسیب" به معنی محاسب نیز از این قبیل باشد، چنانچه در قرآن مجید آمده است: "و کفی بالله حسیبا."نساء (4)6/؛ و احزاب (33)39/
4- ابن اخوه در معالم القربه فی احکام الحسبة میگوید:
"حسبه از قواعد مربوط به امور دینی است و در صدر اول اسلام به علت اینکه از مصالح عمومی بوده و ثواب زیادی بر آن وعده داده شده است، پیشوایان و رهبران شخصا اداره امور آن را به عهده میگرفتند. و حسبه عبارت است از امر به معروف وقتی که انجام کارهای نیک و پسندیده در جامعه به دست فراموشی سپرده شود، و نهی از منکر وقتی که ارتکاب کارهای بد در اجتماع شیوع پیدا کند، و نیز رسیدگی به اختلافات و اصلاح و آشتی دادن در میان مردم؛ خداوند متعال میفرماید: لاخیر فی کثیر من نجویهم الامن امر بصدقة او معروف او اصلاح بین الناس."بسیاری از سخنان درگوشی مردم خیر و فایده ای ندارد جز سخن کسانی که امر به دادن صدقه و یا انجام معروف و یا اصلاح بین الناس میکنند. (نساء(ع) 114/)
و محتسب کسی است که شخص امام و یا نایبش او را برای نظارت در احوال مردم و کشف امور و مصالح عمومی آنان (از قبیل معاملات و خرید و فروش و غذا و لباس و آب و مسکن آنان و امور مربوط به راهها از جهت امنیت و غیره و امر آنها به معروف و نهیشان از منکر) تعیین و نصب کرده باشد. و کسی میتواند از طرف حکومت محتسب شده و تصدی پست احتساب را به عهده بگیرد که: 1- مسلمان 2- آزاد 3- بالغ 4- عاقل