صفحه ۳۹

و اجازه نفس کشیدن و موعظه و نصیحت به هیچ کس را نمی دهند.

و این نیست مگر به خاطر پراکندگی و اختلاف مسلمانان و فرارشان از مرگ و دلخوش کردن به دنیا و شؤون دنیا، وخداوند تبارک و تعالی جز با دگرگون شدن و تحول خود مردم جامعه ای را دگرگون نخواهد کرد (ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.)رعد(13)11/

5- و آنگاه که پیامبراکرم (ص) معاذ بن جبل را [به عنوان فرماندار] به یمن فرستاد در وصیتی [دستورالعملی ] به وی فرمود:

"ای معاذ! کتاب خداوند را به آنان یاد بده و بر اساس اخلاق پسندیده، آنان را به نیکی تربیت نما. هریک از افراد نیک یا بد مردم را در جایگاه و موقعیت خویش قرار ده و امر خدا را در میان آنان اجرا کن و بر دخالت در امر و مال مردم کسی را جرأت مده؛ چرا که این حکومت و اموال، ملک (شخصی) تو نیست. و در هر چیز کم یا زیاد امانت را به آنان اداکن، و بر تو باد به مدارا و گذشت البته بدون آنکه حقی را پایمال کنی، که نادان به تو گوید: حق خدا را پایمال کرده ای.و از اعمال کارگزاران خویش در هر مورد که ممکن است از ناحیه آن به تو عیبی وارد شود پوزش طلب، تا مردم پوزش ترا بپذیرند.

و سنت های جاهلیت را - مگر آنچه را اسلام بر آن صحه گذاشته - در میان جامعه بمیران، و همه دستورات اسلام اعم از کوچک و بزرگ را در جامعه زنده و آشکار کن، و باید بیشترین توجه تو به نماز باشد؛ چرا که پس از اقرار به دین نماز سر اسلام محسوب می‎گردد، و خدا و روز قیامت را همواره به یاد مردم آور، و پی درپی آنان را موعظه کن؛ چرا که این کار مردم را در انجام آنچه خداوند دوست دارد تقویت می‎کند. آنگاه تعلیم دهندگان (معلمین) را در میان آنان پراکنده کن؛ و همواره خداوندی را که بازگشت همه به سوی اوست عبادت کن، و در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای مهراس.

و من تو را به: تقوای خدا، صداقت در گفتار، وفای به پیمان، ادای امانت، ترک خیانت، نرمی گفتار، پیشی گرفتن در سلام، حفظ حقوق همسایه، مرحمت به یتیمان،

ناوبری کتاب