در این ارتباط وجود دارد نمی توان با تمسک به ظهور غیر واقعی این آیه دست برداشت. بلکه ظاهرا مقصود آیه شریفه این است که انسان واجب است در فکر و اراده مستقل باشد، و اگر بر فرض همه افراد جامعه یا برخی از آنها گمراه باشند نباید او نیز تابع آنان گردد و در اکثریت آنان هضم شود، چنانچه در اکثر اجتماعات این گونه است، بلکه بر هر فرد واجب است که با هدایت الهی راه یابد و به وظایفی که از سوی خداوند برای وی مقرر شده - و از مهم ترین آن امر به معروف و نهی از منکر است - به اندازه توان عمل کند، و اگر چنین کند قهرا سود هدایت وی به خود او میرسد و گمراهی گمراهان به وی زیان وارد نمی آورد؛ چرا که حق حق است و برای آن پاداش است، اگرچه اکثریت از آن روی گردان شوند، و باطل باطل است و مستوجب عقاب، اگرچه اکثریت به آن روی آورند...
در نهج البلاغه آمده است: "ای مردم، هرگز در راه هدایت به خاطر کمی افراد آن وحشت نکنید؛ چرا که مردم بر سفره ای اجتماع کرده اند که سیری آن کوتاه است و گرسنگی آن طولانی."ایها الناس، لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله، فان الناس قد اجتمعوا علی مائدة شبعها قصیر و جوعها طویل. (نهج البلاغه، فیض 649/، لح 319/، خطبه 201)
و در مجمع البیان ذیل همین آیه [در پاسخ به اشکال فوق ] مطالبی آمده که خلاصه آن این گونه است:
1- این آیه دلالت بر جواز ترک امر به معروف و نهی از منکر ندارد، بلکه بیانگر این معنی است که اگر کسی اطاعت خداوند کند به گناه گناهکاران مؤاخذه نخواهد شد.
2- این آیه بیانگر حالتی است که انسان در تقیه قرار دارد، یا حالتی که بر نهی منکر انسان اثری مترتب نیست، یا اینکه بر آن مفسده ای مترتب است.
روایت شده که اباثعلبه از پیامبراکرم (ص) در ارتباط با تفسیر این آیه پرسش کرد، حضرت فرمود: "امر به معروف و نهی از منکر کنید تا آن هنگام که ملاحظه کردی که دنیا به جای آخرت هدف قرار گرفته و خصلت های حرص و بخل و هوای نفس و خودبینی