صفحه ۳۴۹

عینی را یادآور شویم و بیان کنیم که هرگاه وجوب به شکل مطلق ذکر شد چگونه وجوبی را اقتضا دارد (عینی یا کفایی)، تا در پرتو آن حکم این مسأله نیز روشن گردد.

در کتاب کفایة الاصول آمده است:

"وجوب کفایی نوعی از وجوب است که به همه افراد تعلق گرفته به گونه ای که اگر همه نسبت به انجام آن کوتاهی کنند همه به خاطر مخالفت با آن مورد عقاب و مؤاخذه قرار می‎گیرند، اگرچه در صورت آوردن برخی افراد از گردن بقیه ساقط می‎گردد."کفایة الاصول 228/1

روشن است که آنچه ایشان در تعریف کفایی آورده در مقام بیان خاصیت و اثر آن است نه در جهت بیان ماهیت و چگونگی آن.

هم ایشان در جای دیگر می‎فرمایند:

"مقتضای اطلاق صیغه این است که وجوب در آن نفسی، تعیینی و عینی است؛ زیرا هر یک از این ویژگی ها در برابر آن چیزهایی است که وجوب را مقید و دایره آن را تنگ تر می‎کند، پس اگر شارع در مقام بیان باشد و قرینه ای بر تقیید نباشد حکمت اقتضا می‎کند که آن حکم مطلق باشد، چیز دیگری با آن واجب باشد یا نه، چیز دیگری همراه آن آورده شود یا نه، دیگری نیز آن را بیاورد یا نه."کفایة الاصول 116/1

ظاهر این کلام این است که عینی و کفایی پس از آنکه در توجه خطاب به همه افراد آن مشترک هستند، با یکدیگر این تفاوت را دارند که وجوب در عینی مطلق است و در کفایی مشروط به اینکه دیگری آن را انجام نداده باشد، که اگر دیگری آن را انجام داده باشد بر دیگران واجب نیست؛ و اگر هیچ کس انجام نداده بر همه واجب است؛ چرا که شرط آن [که شخص دیگری آن را انجام نداده باشد] در همه وجود دارد.

استاد بزرگوار مرحوم آیة الله العظمی بروجردی - طاب ثراه - در این ارتباط مطالبی دارند که خلاصه آن را همراه با توضیحی مختصر یادآور می‎شویم:

"فرق بین این دو [وجوب عینی و کفایی ] نزد فقها از جهت مکلف است، بدین

ناوبری کتاب