صفحه ۳۴۴

مگر اینکه به اطلاق آیه شریفه "ولقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة"احزاب (33)21/ اخذ شده باشد تا جایی که دلیلی بر اختصاص اقامه نشده باشد.

و اما روایاتی که ذکر شد: خبر جابر که از چند جهت ضعیف است، و خبر یحیی الطویل نیز از نظر اعتماد و وثاقت مجهول است مگر اینکه چون ابن ابی عمیر از وی روایت نقل کرده ضعف وی جبران گردد. دو جمله ای که از نهج البلاغه نقل شد نیز اشتراط اذن امام را نفی نمی کند؛ چرا که از این جهت در مقام بیان نیست، نظیر آنچه درباره فضیلت حج و نماز وارد شده که از آنها مشروط نبودن وجوب به عنوان شرط تکلیف [نظیر استطاعت برای حج ] و یا شرط و قید واجب [نظیر وضو برای نماز] استفاده نمی شود.

علاوه بر همه اینها خطبه اول در جنگ صفین برای تحریک نیروهای آن حضرت به جنگ بیان شده و واضح است که جنگ آنان به دستور آن حضرت و زیر نظر وی بوده است.

البته در اینجا نکته ای است شایان تأمل و آن اینکه انصاف این است که اطلاق روایات و نیز اطلاق آیه تأسی را می‎توان برای عدم اشتراط مورد تمسک قرار داد.

البته ممکن است برای ضرورت اذن و اجازه حاکم به دلایل ذیل نیز استناد نمود:برخی از این دلایل از مختلف علامه گرفته شده و برخی از خود ماست. (الف - م، جلسه 187 درس)

نفوس و جانهای مردم محترم، و خونریزی و تصرف در محدوده سلطنت دیگران حرام است مگر به مقداری که جواز آن یقینی باشد.

ایراد ضرب و جرح متوقف بر سلطه و قدرت است [و آن در چارچوبه حکومت میسر است ].

هر یک از افراد جامعه به تنهائی نمی تواند شرایط زمانی و موارد و مناسبتها را

ناوبری کتاب