صفحه ۳۳۰

مردم از همه توانمندتر است.[که در اینجا چند نمونه از آنها را یادآو می‎شویم ]:

1- آن حضرت (ع) (پس از کشته شدن عثمان) هنگامی که زمام خلافت را به دست گرفت اموالی را که عثمان از اموال مردم در تیول خود درآورده بود به آنان بازگردانید و فرمود:

"به خدا سوگند اگر دریابم که با آن زنان به نکاح در آمده اند و کنیزکان خریداری شده اند، باز آن را برمی گردانم؛ چرا که گشایش در عدل است."والله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملک به الاماء لرددته. فان فی العدل سعة . (نهج البلاغه، فیض 66/، لح 57/، خطبه 15)

2- و در نامه خویش به مالک اشتر می‎فرماید:

"و برای گرفتارها و نیازمندان وقت مشخصی را قرار بده که شخص ترا ملاقات کنند و در جایی بنشین که عموم مردم به تو دسترسی داشته باشند، پس برای خداوندی که ترا آفریده تواضع کن، و سپاهیان و پاسبانان و پاسدارانت را از آنجا دور نگه دار تا افراد بدون ترس و لکنت با تو سخن گویند؛ همانا من از پیامبرخدا(ص) شنیدم که در جایگاههای متعدد می‎فرمود: هرگز ستوده نخواهد شد ملتی که فرد ضعیف آن بدون ترس و لکنت حق خود را از توانمند بازنستاند."واجعل لذوی الحاجات منک قسما تفرغ لهم فیه شخصک و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذی خلقک و تقعد عنهم جندک و اعوانک من احراسک و شرطک حتی یکلمک متکلمهم غیر متتعتع، فانی سمعت رسول الله (ص) یقول فی غیر موطن: "لن تقدس امة لا یؤخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع." (نهج البلاغه، فیض 1021، لح 439/، نامه 53)

3- و در فراز دیگری از همین نامه می‎فرماید:

"آنگاه بدان که برای زمامدار، خاصان و همرازانی است که خودخواه و دست درازند و در داد و ستد با مردم عدالت و انصاف را رعایت نمی کنند، ریشه ستم و اینگونه خلق و خوی آنانرا با قطع عوامل و علل آن از میان بردار! و به هیچ یک از اطرافیان و وابستگان خود قطعه زمینی از ارا مسلمانان واگذار مکن؛ و باید طمع نکنند که قراردادی و قول و قراری به سود آنان منعقد سازی که مایه زیان سایر مردم باشد، خواه در آبیاری و یا عمل مشترک دیگر، به طوری که هزینه های آن را به دیگرن تحمیل کنند که در این صورت سودش برای آنهاست و عیب و ننگش برای تو در دنیا و آخرت.

ناوبری کتاب