صفحه ۳۲۶

بخش چهارم: رسیدگی به دادخواهی مأمورین و حقوق بگیران دولت که حقوق آنان کسر گردیده یا در پرداخت آن تأخیر شده یا به آنان اجحاف شده است، که در این صورت نیز به دفاتر کل و قوانین عادلانه مربوطه مراجعه می‎گردد و طبق آن عمل می‎شود؛ اگر نقصانی در پرداخت حقوق آنان رخ داده یا به طور کلی به آنان پرداخت نگردیده، در این صورت اگر قصور یا تقصیر از مسؤولین بالاتر بوده و آنان حیف و میل کرده اند از آنان گرفته و به صاحبان حق بازپرداخت می‎شود، و اگر آنان مقصر نبوده اند از بیت المال پرداخت می‎گردد.

در تاریخ آمده است که برخی از فرماندهان سپاه به مأمون نوشتند که برخی از سپاهیان پراکنده شده و اموال مردم را غارت کرده اند، وی در پاسخ آنان نوشت: اگر شما به عدالت رفتار می‎کردید آنان پراکنده نمی شدند، و اگر حقوق آنان را می‎پرداختید دست به غارت نمی زدند، آنگاه فرماندهان مذکور را از مسؤلیت برکنار نمود و دستور داد حقوق کافی به سپاهیان بپردازند.این یک واقعیت است که بسیاری از دزدی ها و رشوه ها در اثر فقر است، ابتدا از کارهای کوچک شروع می‎شود و کم کم از کارهای بزرگ سردرمی آورد، برای جلوگیری از منکرات باید راههای مشروع را پیش پای افراد گذاشت و ریشه های فساد را از بین برد، آنگاه با شدت از آن جلوگیری کرد. (الف - م، جلسه 161 درس)

بخش پنجم: بازگرداندن چیزهایی که به ناروا تصاحب شده است، و این بر دو گونه است:

یک : غصب هایی که از ناحیه حکومت صورت گرفته، یعنی اموال و املاکی که والیان ستمگر به زور از دست صاحبان آن بیرون آورده اند - چون چشم آنان را گرفته آن را تصاحب کرده اند، یا با حق کشی و اجحاف آن را مالک شده اند - که در این صورت اگر دادرس مظالم هنگام رتق و فتق امور به چنین موردی برخورد کرد حتی پیش از آنکه شکایتی به وی شود، دستور بازگرداندن آن به صاحبانش را صادر می‎کند، و اگر بدان آگاهی نیافت موقوف بر این است که صاحبان حق به نزد وی شکایت بیاورند...

دو: غصب هایی که قدرتمندان و زرومندان و خوانین و ملاک با قلدری و اعمال فشار مرتکب شده اند؛ که برای رسیدگی به آن باید ستمدیدگان و کسانی که زمین و املاکشان غصب شده است شکایت و دادخواهی خود را به دادرس مظالم تسلیم کنند،

ناوبری کتاب