صفحه ۳۱۷

پیشگیری از تجاوز در راهها و میدانگاهها، و مجازات کسانی که ساختمانهای غیرقانونی ساخته اند، و یا بالکن های منازل خود را بیش از اندازه جلو آورده اند؛ و در این موارد می‎تواند بدون اینکه افرادی به وی شکایت آورند خود ابتدا به آن رسیدگی کند. ابوحنیفه می‎گوید: جز با وجود شاکی نمی توان به این مسائل رسیدگی نمود.

نه: بررسی وضعیت شهود، و امناء خود، و آزمودن کسانی که از سوی وی نمایندگی و یا مسؤولیتی دارند برای تثبیت و اعتماد به آنان در صورت سلامت و توانمندی، و عزل آنان در صورت خیانت و ناتوانی.

ده: تساوی در قضاوت بین قوی و ضعیف، و عدالت در داوری بین شریف و غیرشریف، و پیروی نکردن از هوای نفس در محکوم کردن محق، یا تمایل به غیر محق؛ خداوند متعال می‎فرماید: ای داود ما ترا در زمین خلافت دادیم پس بین مردم به حق داوری نما، و از هوای نفس پیروی مکن که ترا از راه خدا منحرف می‎کند. بی تردید آنان که از راه خدا منحرف می‎شوند برای آنان است عذاب دردناک، از آن روی که روز حساب را فراموش کردند."یا داود! انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب. (ص (38)26/) و...احکام السلطانیه 70/

نظیر همین مطالب را ابویعلای فراء در احکام السلطانیه خویش آورده است.احکام السلطانیه 65/

از مطالب فوق به دست می‎آید که در آن زمانها عمل قاضی در قضاوت و رفع اختلاف تنها محدود نمی شده، بلکه وی در امور حسبیه و مسائل عمومی و اجتماعی که مسؤول خاصی نداشته و به هر شکل باید در جامعه انجام می‎گرفت نیز مرجع و مسؤول بوده است. مسائلی که چه بسا اگر هر یک از آحاد مردم بخواهند آن را انجام دهند موجب مشاجره و درگیری گردد، که در زمانهای ما هم نیز تقریبا همین شیوه متداول است. و نظیر همین مسائل است اقامه حدود و تعزیرات، بلکه امر به معروف و نهی از منکر.

و شاید مراد از لفظ حاکمی که امور حسبیه عمومی به وی محول گردیده، در کلمات فقهای ما در ابواب مختلف فقه نیز همین فقیه باشد، به عنوان اینکه منصوب

ناوبری کتاب