صفحه ۳۰۵

گرو دیگری می‎نهند؛ آنگاه اگر روزی چرخ زمان علیه وی به گردش درآید و نیازمند به کمک آنان شود، همینان بدترین یاران و تلخ ترین دوستان خواهند بود."اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه ؟ والله ما اطور به ماسمر سمیر، و ما ام نجم فی السماء نجما. لوکان المال لی لسویت بینهم، فکیف و انما المال مال الله ! الاو ان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف، و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الآخرة و یکرمه فی الناس و یهینه عندالله. و لم یضع امرؤ ماله فی غیر حقه و لا عند غیر اهله الاحرمه الله شکرهم و کان لغیره ودهم، فان زلت به النعل یوما فاحتاج الی معونتهم فشر خدین والام خلیل. (نهج البلاغه، فیض 389/، لح 183/، خطبه 126)

در متن عربی این روایت جمله "ما اطور به ما سمر سمیر" یعنی برای همیشه بدان کار نزدیک نشده و آن را انجام نمی دهم. و واژه "خدین" به معنی یاور و دوست است.

13- در کنزالعمال آمده است:

"بپرهیزید از "اقراد" بدین گونه که کسی فرمانروا یا کارگزار باشد و زنی بی پناه یا یتیمی یا مسکینی به وی مراجعه کند و او گوید: بنشین تا ببینم نیازمندی ات چیست، وی با ذلت سکوت کند و بنشیند ولی نه حاجت او برآورده شود و نه به او توجه شود تا در نهایت خود بلند شود و برود؛ ولی یک نفر ثروتمند شریف که می‎آید او را کنار خود بنشاند و به او بگوید: حاجتت چیست ؟ وی گوید: حاجت من این چیز و آن چیز است، و او می‎گوید: کار او را راه بیندازید و عجله کنید."ایاکم و الاقراد، یکون احدکم امیرا او عاملا فتاتی الارملة و الیتیم و المسکین فیقال: اقعد حتی ننظر فی حاجتک فیترکون مقردین لا تقضی لهم حاجة و لا یؤمروا فینفضوا، و یأتی الرجل الغنی الشریف فیقعده الی جانبه ثم یقول: ما حاجتک ؟ فیقول: حاجتی کذا و کذا فیقول: اقضوا حاجته و عجلوا. (کنزالعمال ‏29/6، کتاب الامارة و القضاء از قسمت اقوال، باب 1، حدیث 1475)

در متن عربی روایت کلمه "اقراد" آمده است [اقراد= سکوت کردن افراد از روی ذلت و زبونی است ] در نهایه ابن اثیر آمده است "اقرد الرجل" یعنی: از ذلت و زبونی سکوت کرد.نهایه ابن اثیر 36/4

14- در پایان این بحث، ما سخنانی را که امیرالمؤمنین (ع) در تفسیر معنی حق

ناوبری کتاب