صفحه ۳۰۴

حضرت می‎فرمود: "این زره زره من است و آن را نه فروخته ام و نه به کسی هدیه کرده ام" یهودی گفت: زره از آن من است و در دست من است، شریح از امام (ع) بینه خواست، حضرت فرمود: این قنبر و حسین (ع) هر دو شهادت می‎دهند که این زره مال من است، شریح گفت: شهادت فرزند برای پدرش پذیرفته نیست، شهادت بنده نیز برای مولایش مورد قبول نیست، اینها هر دو طرف ترا می‎گیرند. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "وای به حال تو ای شریح، از چند جهت خطا کردی. اما یک جهت اینکه من امام و پیشوای تو هستم و تو با اطاعت من متدین به دین الهی هستی، و می‎دانی که من سخن باطل و بیهوده نمی گویم، ولی تو سخن مرا بیهوده و ادعای مرا باطل می‎پنداری ! آنگاه از من بینه خواستی، یک بنده و یکی از سروران جوانان بهشت طبق نظر من گواهی دادند، ولی شهادت آن دو را نیز نپذیرفتی، آنگاه ادعا می‎کنی که اینان در این قضیه به نفع خود شهادت می‎دهند! آنگاه فرمود: من عقوبت تو را جز این نمی بینم که سه روز را در میان یهودیان به قضاوت بگذرانی. او را بیرون ببرید." شریح را به قبا بردند و سه روز در بین یهودیان ماند آنگاه بازگشت. فرد یهودی چون این ماجرا شنید گفت: این امیرالمؤمنین است که به نزد قاضی آمده و قاضی نیز علیه وی حکم کرد. او سپس مسلمان شد، آنگاه گفت: بلی این زره، زره شماست، در جنگ صفین از شتر خاکستری رنگ شما به زمین افتاد و من آن را برداشتم."بحارالانوار ‏56/41، تاریخ امیرالمؤمنین (ع)، باب 105، حدیث 6

12- در نهج البلاغه ضمن کلامی آمده است که چون آن حضرت (ع) برای تساوی در تقسیم صدقات بین مردم مورد عتاب و انتقاد قرار گرفت فرمود:

"آیا مرا وادار می‎کنید که پیروزی را با ستم بر کسانی که حکومت آنان را به عهده دارم جویا شوم ؟ به خدا سوگند تا هنگامی که شبها پشت سر هم می‎آیند و ستاره ای ستاره دیگر را دنبال می‎کند - برای همیشه - چنین نخواهم کرد. اگر مال از آن من بود به تساوی بین آنان تقسیم می‎کردم، چه رسد به اینکه مال مال خداوند است ! بدانید و آگاه باشید که بخشش مال در غیر جای خود تبذیر و اسراف است، و این کار صاحب آنرا در دنیا بالا می‎برد اما در آخرت پایین می‎آورد، او در بین مردم خوش آوازه می‎شود اما در پیشگاه خدا خوار می‎گردد. و هرگز کسی مال خود را در غیر جای خود و نزد افراد نااهل نمی گذارد، مگر اینکه خداوند وی را از شکرگذاری آنان نیز محروم کرده و دل در

ناوبری کتاب