صفحه ۲۷۶

حکم می‎کند - اقتضا دارد که این شرط [اجتهاد] رعایت گردد.البته آنچه از اجتهاد در تأمین هدف شارع مقدس نسبت به اموال و دماء و آبروی افراد مهم تر است دیانت و تقوای قاضی است؛ زیرا تجربه عملی نشان داده که تجاوز به حریم دماء و آبرو و اموال مردم بیشتر از ناحیه فقدان شرط عدالت و تقواست تا از ناحیه اجتهاد قاضی. (مقرر)

شما ملاحظه می‎فرمایید که "شریح" با همه سابقه ای که در امر قضاوت دارد امیرالمؤمنین (ع) با وی شرط می‎کند که حکمی را به مرحله اجرا نگذارد تا از نظر آن حضرت بگذراند. چنانچه در صحیحه هشام بن سالم، از امام صادق (ع) آمده که آن حضرت فرمود: "چون امیرالمؤمنین (ع) شریح را به قضاوت گماشت با وی شرط کرد که حکم خود را به اجرا نگذارد تا از نظر وی بگذراند"لما ولی امیرالمؤمنین (ع) شریحا القضاء اشترط علیه ان لا ینفذ القضاء حتی یعرضه علیه. (وسائل ‏6/18، ابواب صفات قاضی، باب 3، حدیث 1) که در اینجا آن حضرت (ع) به اهمیت امر قضاوت توجه ویژه ای مبذول فرموده، از آن روی که این کار ارتباط بسیار عمیق با نفوس محترمه و حیثیت و آبرو و اموال مردم دارد و واجب است کمال دقت و احتیاط در آن مبذول گردد.

بر این اساس پس اگر در زمانی به تعداد محکمه های قضایی قاضی مجتهد واجد شرایط یافت نگردد، چنانچه در عصر ما [پس از پیروزی انقلاب اسلامی ] این گونه است، پس احوط - اگر نگوییم اقوی - این است که برخی افراد که از موازین قضا اجمالا مطلع هستند و توان دارند - ولو ازطریق تقلید - امر تحقیق و مقدمات کار را آماده کنند، آنگاه امر قضاوت و حکم قطعی را به قاضی مجتهد واجد شرایط واگذار کنند. و بر مجتهدین نیز واجب است که این مسؤولیت را بپذیرند و آن را در حد کفایت قبول کنند. و این مطلبی است روشن و شایان توجه.حالا حکومت اسلامی شده است و چند هزار مجتهد عالم عاقل آگاه به اوضاع زمان نیاز داریم و شرایط هم جوری بوده که در زمان حاکمیت رضاشاه و پسرش اوضاع حوزه های علمیه از رونق افتاد و زمینه برای پرورش افراد فراهم نگردید. سابقا در شهرهای کوچک ایران هم مجتهدهای بسیار بوده اند؛ مثلا در همین اصفهان مرحوم آیة الله بروجردی می‎فرمود: وقتی که از اصفهان به نجف رفتم، با اینکه در نجف بزرگانی همانند مرحوم آخوند و دیگران بودند ولی می‎خواهم بگویم که علمای اصفهان نسبت به علمای نجف (و سر را تکان داد یعنی بالاتر بودند یا کمتر نبودند) در مشهد، در تبریز و سایر استانها و شهرستانها علمای بسیار بودند، ولی متأسفانه مدتی فترت ایجاد شد و حالا امیدواریم ان شاءالله با این شور و شوقی که ایجاد شده زمینه فراهم بشود که افراد و مجتهدین بیشتری در حوزه ها تربیت شوند. منافاتی ندارد که انسان در سیاست دخالت کند، نسبت به مسائل روز هم واقف باشد در عین حال درس هم خوب بخواند، ان شاءالله در آینده افرادی تربیت بشوند که در رشته های مختلف درس خوانده باشند و درس آنان با نیاز زمان و فرهنگ روز هم تطبیق بکند، به شکلی که دانشگاه رفته ها هم از آنها استفاده کنند؛ پس باید یک سری مسائل علاوه بر فقه و اصول هم وارد باشیم، فلسفه بدانیم، قرآن و حدیث را وارد باشیم، عقل اجتماعی داشته باشیم. معاشرت و برخوردمان خوب باشد، اگر طلبه های خوب و کسانی که در خط و آگاه هستند خوب درس نخوانند ممکن است درس را کسانی که نااهل اند بخوانند و آن وقت آینده خوبی نخواهیم داشت؛ چنانچه در دانشگاهها هم همین شکل است، در آنجا هم اگر بچه های خوب درس نخوانند و مرتب بگویند می‎خواهیم برویم جبهه

ناوبری کتاب