[ارجاع پیامبر(ص) مردم را به افرادی که مجتهد نبوده اند] ما گفتیم: در آن زمان اجتهاد بسیار کم مؤونه بوده است، آیا ملاحظه نمی فرمایید که پیامبرخدا(ص) هنگامی که به معاذ میگوید: "با چه قضاوت میکنی ؟" وی میگوید: "با کتاب خدا و سنت رسول خدا" و این میفهماند که اجتهاد در آن زمانها چیزی جز فهم کتاب و سنت و استنباط از آن دو نبوده است. و این مطلبی است شایان توجه.
ظاهر مقبوله و مشهوره این است که قضاوت را شرعا در کسی که واجد شرایط مذکوره در روایت است محصور نموده؛ چرا که ظهور این دو روایت در مقام تحدید و بیان شرایط قاضی است و درصدد است کسی را که جایز است محاکمات را به نزد وی برد شرعا مشخص کند، نه اینکه بخواهد بیان کند که امام (ع) چه کسی را شخصا بدین مقام منصوب فرموده است. البته در اینجا نکته ای است شایان تأمل. [و آن نکته خدشه در فهم انحصار از دو روایت میباشد].
[عموم ولایت فقیه ] پاسخ استدلال نهم از پاسخ هشتم روشن میگردد، و تفصیل این مطلب را در مباحث آینده نیز مورد بحث قرار خواهیم داد.
و اما آنچه را به عنوان دلیل دهم یادآور شدیم که ایشان اجماع ادعا شده در این مورد را نفی فرمود، ظاهرا این مطلب درستی است اما نه به خاطر وجود افرادی که خلاف آن را گفته اند - چنانچه از نقل کلام مبسوط این معنی برداشت میشد- بلکه از