5- آیا علم قاضی باید مبتنی بر اجتهاد باشد؟
آیا علم قاضی باید مبتنی بر اجتهاد باشد یا اینکه علم تقلیدی نیز کافی است ؟ و در صورت اول آیا باید مجتهد مطلق باشد یا اینکه تجزی در اجتهاد کفایت میکند؟البته برخی گفته اند: به طور کلی تجزی در اجتهاد فرض نمی شود؛ زیرا اگر در اجتهاد محیط بودن بالفعل به مسائل اسلامی فرض میشد، در آن صورت فرض تجزی صحیح بود؛ اما اگر مراد ملکة و توان اجتهاد باشد، در آن صورت امر دایر بین وجود و عدم است، و شخص یا ملکه اجتهاد را دارد یا ندارد، و نمی شود گفت فلانی مثلا در مسائل طهارت ملکه استنباط دارد اما در مسائل دیات ملکه استنباط ندارد، و طرح مسأله بدین صورت در اینجا برفرض این است که ما در اجتهاد قائل به تجزیه شویم. (الف - م، جلسه 145 درس)
[در ابتدا نظر برخی از فقها را یادآور میشویم:]
1- شیخ طوسی در کتاب خلاف میگوید:
شافعی میگوید: قاضی باید از اهل اجتهاد باشد و نباید عامی باشد، و واجب نیست به همه آنچه به عهده گرفته آگاه باشد. ایشان پیش از این نظیر آنچه را ما گفتیم معتقد بود. و ابوحنیفه میگوید: جایز است که به همه آنچه به عهده گرفته جاهل باشد، البته اگر فرد درست کرداری باشد و از فقها استفتاء نموده و طبق آن قضاوت کند. و وی در مورد عامی با نظر ما موافقت کرده که جایز نیست عامی فتوا صادر کند. دلیل ما اجماع فرقه [امامیه ] و روایات آنان است."خلاف 309/3، کتاب القضاء، مسأله 1
2- در کتاب قضاء نهایه آمده است: