صفحه ۲۴۷

5- آیا علم قاضی باید مبتنی بر اجتهاد باشد؟

آیا علم قاضی باید مبتنی بر اجتهاد باشد یا اینکه علم تقلیدی نیز کافی است ؟ و در صورت اول آیا باید مجتهد مطلق باشد یا اینکه تجزی در اجتهاد کفایت می‎کند؟البته برخی گفته اند: به طور کلی تجزی در اجتهاد فرض نمی شود؛ زیرا اگر در اجتهاد محیط بودن بالفعل به مسائل اسلامی فرض می‎شد، در آن صورت فرض تجزی صحیح بود؛ اما اگر مراد ملکة و توان اجتهاد باشد، در آن صورت امر دایر بین وجود و عدم است، و شخص یا ملکه اجتهاد را دارد یا ندارد، و نمی شود گفت فلانی مثلا در مسائل طهارت ملکه استنباط دارد اما در مسائل دیات ملکه استنباط ندارد، و طرح مسأله بدین صورت در اینجا برفرض این است که ما در اجتهاد قائل به تجزیه شویم. (الف - م، جلسه 145 درس)

[در ابتدا نظر برخی از فقها را یادآور می‎شویم:]

1- شیخ طوسی در کتاب خلاف می‎گوید:

"جایز نیست قضاوت را به عهده گیرد مگر کسی که به همه آنچه به عهده گرفته آشنا باشد، و جایز نیست در این ارتباط چیزی از وی فوت گردد، و جایز نیست از دیگری تقلید کند آنگاه طبق نظر او قضاوت کند.

شافعی می‎گوید: قاضی باید از اهل اجتهاد باشد و نباید عامی باشد، و واجب نیست به همه آنچه به عهده گرفته آگاه باشد. ایشان پیش از این نظیر آنچه را ما گفتیم معتقد بود. و ابوحنیفه می‎گوید: جایز است که به همه آنچه به عهده گرفته جاهل باشد، البته اگر فرد درست کرداری باشد و از فقها استفتاء نموده و طبق آن قضاوت کند. و وی در مورد عامی با نظر ما موافقت کرده که جایز نیست عامی فتوا صادر کند. دلیل ما اجماع فرقه [امامیه ] و روایات آنان است."خلاف ‏309/3، کتاب القضاء، مسأله 1

2- در کتاب قضاء نهایه آمده است:

"و سزاوار است کسی مبادرت به قضاوت نکند مگر اینکه در انجام این وظیفه خطیر به خود اطمینان داشته باشد. و کسی نسبت به نفس خود این اطمینان را نمی یابد

ناوبری کتاب