شرط ششم: در شنوایی و گویایی سالم باشد، تا بتواند حقوق را اثبات و بین طالب و مطلوب فرق بگذارد، و صاحب حق را از دروغگو بازشناسد، پس اگر کور و نابینا باشد قضاوت او صحیح نیست. البته مالک قضاوتش را جایز دانسته، چنانچه شهادت او را نیز مسموع میداند.
شرط هفتم: آگاه به احکام شرع باشد. و این علم هم دانائی به اصول و هم تلاش در کشف فروع را شامل میگردد."احکام السلطانیه 65/؛ ظاهرا در شرط هفتم مراد ایشان از اصول، اصول فقه است نه اصول اعتقادات؛ و تلاش در کشف فروع یعنی دارا بودن قدرت اجتهاد؛ مطلب دیگر اینکه ایشان در شرط سوم آزاد بودن را ذکر کردند که مرحوم محقق آن را شرط نمی دانستند، و در شرط چهارم اسلام را آوردند که محقق ایمان را شرط میدانست. (الف - م، جلسه 143 درس)
7- ابویعلای فراء در احکام السلطانیه مینویسد:
البته ایشان در اینجا هشت شرط آورده نه هفت شرط. مگر اینکه چنانچه ماوردی گفت دو شرط اول یعنی مرد بودن و بلوغ را یک شرط قلمداد کنیم.
اکنون در اعتبار هر یک از شرایط فوق میگوییم:
شرط بلوغ و عقل بدین جهت معتبر است که صغیر و مجنون از تصرف در اموال خویش ناتوانند و باید تحت نظر ولی خود باشند و شرعا از گفتار و کردار آنان سلب اعتبار شده است، پس وقتی که گفتار آنان در حق خودشان معتبر نباشد